باید آسیبشناسى کنیم؛ یعنى توجه به آسیبهائى که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیبها. البته ما اینجا نمیخواهیم مسئله را تمامشده فرض کنیم؛ فهرستى مطرح میکنیم: چرا فرهنگ کار جمعى در جامعهى ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعى را غربىها به اسم خودشان ثبت کردهاند، اما اسلام خیلى قبل از اینها گفته است: «تعاونوا على البرّ و التّقوى»، یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا». یعنى حتّى اعتصام به حبلاللّه هم باید دستهجمعى باشد؛ «و لا تفرّقوا». چرا در برخى از بخشهاى کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخى از بخشهاى کشورمان روى آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگىمان رعایتهاى لازم را نمیکنیم؟ چرا صلهى رحم در بین ما ضعیف است؟ چرا در زمینهى فرهنگ رانندگى در خیابان، ما مردمان منضبطى به طور کامل نیستیم؟ این آسیب است. رفتوآمد در خیابان، یکى از مسائل ماست؛ مسئلهى کوچکى هم نیست، مسئلهى اساسى است. آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتى دارد که باید آنها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت میکنیم؟ الگوى تفریح سالم چیست؟ نوع معمارى در جامعهى ما چگونه است؟ ببینید چقدر این مسائل متنوع و فراگیرِ همهى بخشهاى زندگى، داخل در این مقولهى سبک زندگى است؛ در این بخش اصلى و حقیقى و واقعى تمدن، که رفتارهاى ماست. چقدر نوع معمارى کنونى ما متناسب با نیازهاى ماست؟ چقدر عقلانى و منطقى است؟ طراحى لباسمان چطور؟ مسئلهى آرایش در بین مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفید است؟ آیا ما در بازار، در ادارات، در معاشرتهاى روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگوئیم؟ در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟ بعضىها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کارگریزى چیست؟ در محیط اجتماعى، برخىها پرخاشگرىهاى بىمورد میکنند؛ علت پرخاشگرى و بىصبرى و نابردبارى در میان بعضى از ماها چیست؟ حقوق افراد را چقدر مراعات میکنیم؟ در رسانهها چقدر مراعات میشود؟ در اینترنت چقدر مراعات میشود؟ چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانونگریزى - که یک بیمارى خطرناکى است - در برخى از مردم چیست؟ وجدان کارى در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟ محکمکارى در تولید چقدر وجود دارد؟ تولید کیفى در بخشهاى مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ چرا برخى از حرفهاى خوب، نظرهاى خوب، ایدههاى خوب، در حد رؤیا و حرف باقى میماند؟ که دیدید اشاره کردند. چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههاى ادارى ما کم است؟ هشت ساعت کار باید به قدر هشت ساعت فایده داشته باشد؛ چرا به قدر یک ساعت یا نیم ساعت یا دو ساعت؟ مشکل کجاست؟ چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرفگرائى رواج دارد؟ آیا مصرفگرائى افتخار است؟ مصرفگرائى یعنى اینکه ما هرچه گیر مىآوریم، صرف امورى کنیم که جزو ضروریات زندگى ما نیست. چه کنیم که ریشهى ربا در جامعه قطع شود؟ چه کنیم که حق همسر - حق زن، حق شوهر - حق فرزندان رعایت شود؟ چه کنیم که طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان که در غرب رائج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟ چه کنیم که زن در جامعهى ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگىاش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعىاش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعى و خانوادگىاش محفوظ بماند؟ چه کنیم که زن مجبور نباشد بین این چند تا، یکىاش را انتخاب کند؟ اینها جزو مسائل اساسى ماست. حد زاد و ولد در جامعهى ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زماندار و نیاز به زمان و مقطعى را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنى و بروى! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعهى ما در آیندهى نه چندان دورى، جامعهى پیر خواهد شد؛ این چهرهى جوانى که امروز جامعهى ایرانى دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟ چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانههاى مجردى وجود دارد؟ این بیمارى غربى چگونه در جامعهى ما نفوذ کرده است؟ تجملگرائى چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ اینها بخشهاى گوناگونى از مسائل سبک زندگى است، و دهها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضى از اینهائى که من گفتم، مهمتر است. این یک فهرستى است از آن چیزهائى که متن تمدن را تشکیل میدهد. قضاوت دربارهى یک تمدن، مبتنى بر اینهاست.
نمیشود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد؛ در حالى که در داخل آن، این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگى مردم را فرا گرفته. اصل اینهاست؛ آنها ابزارى است براى اینکه این بخش تأمین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگى کنند، با امنیت زندگى کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالى انسانىِ مطلوب پیدا کنند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جوانان استان خراسان شمالى 1391/7/21
موضوعات: "نکات آموزنده" یا "سبک زندگی اسلامی"
نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در
پشت ابرهاست و همانا من ايمنی بخش اهل زمين هستم ، همچنانکه ستارگان ايمنی
بخش اهل آسمانند .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 181.)
میگویند نوشته ها از گفته ها معتبر ترند …
دوازده هزار نامه ی دعوت نوشتند ،
ولی با بیش از سی هزار نیزه و شمشیر به استقبال رفتند !
آقای من ، راز بی نشانی بودن ات را اکنون میفهمم ؛
کاش نامه هایی که تمبر صداقت نداشتند هیچگاه به نشانی نمی رسیدند…
روزى شیطان خدمت حضرت نوح(ع) رسید و عرض کرد: تو به من خدمت کرده اى، من نیز مى خواهم به پاس آن کار، به تو خدمتى کنم!
پس از پایان گرفتن طوفان و هلاکت تمام مشرکان و بت پرستان، روزى شیطان خدمت حضرت نوح(ع) رسید و عرض کرد: تو به من خدمت کرده اى، من نیز مى خواهم به پاس آن کار، به تو خدمتى کنم!
حضرت نوح(ع) با تعجّب پرسید: چه خدمتى؟ گفت: این جمعیّتى که نفرین کردى و نابود شدند و همچنین نسل آنها را، شب و روز مى بایست وسوسه مى کردم و زحمت مى کشیدم تا هدایت نشوند. اکنون که هلاک شدند تا مدّتى آسوده ام!
حضرت نوح(ع) (گویا اطمینان نداشت غذاى معنوى که شیطان مى خواهد به او بدهد غذاى مناسبى باشد و لذا آماده شنیدن سخنان او نبود. لذا، خطاب آمد نصایحش را بشنو!
فرمود: چه خدمتى مى خواهى به من بکنى؟ شیطان گفت: در سه جا به یاد من باش که در آن سه حالت خیلى به بندگان خدا نزدیکم:
«اُذْکُرْنى اِذا غَضِبْتَ; به هنگام خشم و غضب به یاد من باش (که بسیار به تو نزدیکم)».
«وَاذْکُرْنى إِذا حَکَمْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ; به هنگام قضاوت بین دو نفر (نیز) به یاد من باش»
«وَاذْکُرْنى إِذا کُنْتَ مَعَ امْرَأَة خالیاً لَیْسَ مَعَکُما اَحَدٌ; و به هنگامى که با زن تنهایى خلوت کرده اى و هیچ کس غیر از شما دو نفر در آن جا نیست (نیز) به یاد من باش».
آیت الله نوری همدانی از مراجع تقلید شیعیان در استفتایی دیدگاه خود را درباره طواف در طبقه فوقانی کعبه اعلام فرمود.
عربستان سعودی در طرحی دست به توسعه مطاف در مسجدالحرام زده است و برای زائران ناتوان و مسن خانه خدا محلی برای طواف در ارتفاع ۱۳ متری ایجاد کرده است.
پرسش: همانگونه که مستحضر هستید مکانی جدید برای طواف خانه خدا برای افراد دارای ناتوانی جسمی و مسن در ارتفاع ۱۳ متری از سطح زمین در خانه خدا ساخته شده و هدف آن فراهم کردن مکانی امن و راحت برای طواف افراد ناتوان و مسن است. طواف در این سطح آیا جایز است یا خیر؟
پاسخ: طواف در طبقه فوقانی صحیح نیست و افراد نا توان باید نائب بگیرند.
منبع: خبرگزاری مهر