اللهمّ وفر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین
خدایا در این روز بهره مرا در استفاده از مستحبات بسیار گردان و در آن مرا در به یاد آوردن مسائل کرم نما و وسیله مرا بین وسایل و اسباب به سوی حضرتت نزدیک ساز، اى آنکه اصرار و سماجت اصرار کنندگان مشغولش نمی سازد.
«اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ»؛
در شبانه روز برای نمازهای یومیه، نمازهای نافله وجود دارد که انسان به وسیله آنها میتواند به خداوند (عزوجل) بیش از پیش تقرب جوید، چرا که نمازهای نافله، نمازهای اضافه بر نمازهای واجب در شبانه روز میباشند که ضعفهای نمازگزار در نمازهای واجب را از نظر توجه و حضور قلب در نماز به سوی خالق یکتا جبران مینمایند.
کیفیت نمازهای نافله
نمازهای نافله غیر از روز جمعه ۳۴ رکعت است که ۸ رکعت آن نافله ظهر و ۸ رکعت آن نافله عصر و ۴ رکعت آن نافله مغرب و ۲ رکعت آن نافله عشا و ۱۱ رکعت نافله شب (که ۸ رکعت آن به عنوان نافله شب و ۲ رکعت شفع و یک رکعت وتر بوده) و۲ رکعت نافله صبح میباشد که در روز جمعه نافله ظهر و عصر هر کدام ۱۰ رکعت میشود.
منظور از «وفرحظی فیه من النوافل» چیست؟ همانطور که میدانیم در انجام هر کاری مخصوصاً کارهای نیک و صالح باید از طرف خداوند برای هر بندهای توفیق حاصل شود تا بتواند آن را انجام دهد، لذا در این روز برای آنکه بتوانیم نمازهای نافله را بجا آورده و از حظ و بهره معنوی آن به طور وافر بهرهمند گردیم از خداوند خواستاریم که ما را در این روز از این موهبت بزرگ محروم نگرداند.
منظور از باحضار المسائل چیست؟
«واکرمنی فیه باحضار المسائل»
هر یک از ما ممکن است که امروز و لحظهای که در آن نفس میکشیم و پلک میزنیم آخرین لحظات عمر ما باشد و باید بار سفر از این دنیای وانفسا بسته و به عالم آخرت که جاودان و همیشگی است سفر کنیم و آگاهیم که خداوند از ما و از هرچه که در این دنیا با هر مسئولیتی و سمتی انجام دادهایم سؤال و بازخواست خواهد نمود. «ان تبدوا ما فی انفسکم او تغفوه یحاسبکم به الله»؛ “هرچه که در آشکار و نهان (انجام دادهاید) خداوند از شما محاسبه خواهد نمود" و هر کسی نتیجه اعمال خود را میبیند «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ، وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»(زلزله ،۸و۷) یعنی؛ ” کسی که به مقدار ذرهای کار نیک انجام داده باشد پاداشش را میبیند و کسی که به مقدار ذرهای کار زشتی انجام داده باشد کیفر آن را میبیند".
با توجه به آیات و توضیح بالا در مییابیم منظور از “باحضار المسائل” همان آمادگی قبل از مرگ برای پاسخگویی به بازخواستهایی است که از طرف ذات اقدس از انسان میگردد، چرا که همه مسئولیم و داشتن مسئولیت در دنیا بسیار سنگین است و انسان را در عالم آخرت گرفتار بازخواست بیشتری مینماید، که ما از خداوند خواستاریم که در این روز ما را برای حاضر نمودن خود برای چنین روزی یاری نماید.
و قرب فیه وسیلتی الیک من بین الوسائل یا من لایشغله الحاح الملحین
همان طور که میدانیم در آخرت از تک تک اعضای بدن انسان، سؤال خواهد شد که آیا در مسیر طاعت الهی بودهاند یا نه که با توجه به آن در مییابیم شاید منظور از “وسیلتی" در این دعا همان اعضا و جوارح انسان باشد که از خداوند میخواهیم که وسایل (اعضا و جوارح) ما را نزدیک خود سازد. یعنی اعضا و جوارح ما را تابع و فرمان بردار ذات اقدسش گرداند نه تابع شیطان ملعون و رانده شده از درگاهش، که اطاعت و فرمانبرداری از ذات اقدس خداوند مساوی با سعادت جاودانی است، اما نافرمانی از ذات اقدس او شقاوت ابدی است. که ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم تمام اعضا و جوارح ما را تابع دستوراتش نموده و از شیطان ملعون دور سازد.
نماز شب بیست و نهم ماه رمضان
نمازهای مخصوصی برای هر شب ماه مبارک رمضان از حضرت علی (ع) روایت شده و ثوابهای زیادی برای هر شبی ذکر فرموده اند. این نمازهای مستحبی تماما دو رکعت دو رکعت خوانده می شود و خواندن آن در حالت نشسته هم جایز است، لکن ایستاده افضل است.
نماز شب بیست و نهم ماه مبارک رمضان، دو رکعت است که در هر رکعت بعد از حمد ۲۰ مرتبه سوره توحید خوانده می شود و حضرت علی بن ابیطالب(ع) در ثواب آن فرمود: هر کس بخواند، از مرحومین حساب شده و نامه عمل او را به اعلی علّییّن می برند.
موضوعات: "مناسبتها" یا "مذهبی" یا "ملی" یا "انتخابات"
قدس، سرزمين اصلى و وطن ميليون ها آوارهء مسلمان فلسطينى است كه استكبار جهانى توسط صهيونيسم جنايتكار، از سال 1948، آن سرزمين را از دست ساكنانش خارج ساخت و تحت سلطهء نيروهاى اشغالگر قدس قرارداد. اين توطئه از همان اولين سال هاى اجرا، با مقاومت مردم مسلمان فلسطين و اعتراض مسلمانان و انسان هاى آزاده و بيدار دل جهان مواجه شد و به شكل مبارزات پيگير وسياسى ـ نظامى ، چهره خود را نشان داد. ملت بزرگوار و مسلمان ايران نيز پس از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى، مسأله آزاد سازى فلسطين از چنگال غاصبان قدس را، سرلوحه آرمان هايش قرارداده و همه ساله روزقدس را به روز فرياد كشيده بر سر ستمكاران تاريخ تبديل كرده است
پس از پيروزى انقلاب اسلامى، امام امت در اولين فرصت، روزى را براى نجات قدس از چنگال صيهونيستهاى جنايتكار، به عنوان روز قدس تعيين نموده و پيامى به همين مناسبت صادر نمودند:
بسم الله الرحمن الرحيم
من طى ساليان دراز، خطر اسرائيل غاصب را گوشزد مسلمين نمودم كه اكنون ، اين روزها به حملات وحشيانه خود به برادران و خواهران فلسطينى شدت بخشيده است و به ويژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطينى پياپى خانه و كاشانه ايشان را بمباران مى كند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولت هاى اسلامى مى خواهم كه براى كوتاه كردن دست اين غاصب وپشتيبانان آن ، به هم بپيوندند؛ و جميع مسلمانان جهان را دعوت مى كنم آخرين جمعهء ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است و مى تواند تعيين كننده سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد، به عنوان ” روز قدس ” انتخاب و طى مراسمى همبستگى بين المللى مسلمانان را در حمايت از حقوق قانونى مردم مسلمان فلسطين اعلام نمايند. از خداوند متعال پيروى مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوي الخميني
و به اين سان پيام پيامبر گونه امام راحلمان ، نور اميد به دل مظلومان فلسطينى تاباند و ميليون ها انسان آواده ومبارزه را براى مقابله عملى با توطئه هاى رژيم اشغالگر قدس و آمريكاى جهانخوار مصمم تر و استوارتر كرد.
پيام امام خمينى ـ رضوان الله تعالى عليه ـ نقطهء عطفى در تاريخ مبارزات ملت فلسطين شد و مسلمانان جهان را براى مقابله با جنايت پيشگان تاريخ ، به يكپارچگى و وحدت كلمه دعوت كرد.
امام خمينى (ره ) با اعلام آخرين جمعهء ماه مبارك رمضان به عنوان “روز قدس” بر مبارزه پايان ناپذيرمستضعفين با جهانخواران ظالم تأكيد كردند و فرمودند:
روز قدس روز جهانى است ، روزى نيست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد روز مقابله مستضعفين با مستكبرين است.
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین
خدایا روزى كن مرا دراین روز(ماه) فضیلت شب قدر را و بگردان در آن كارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم را و بریز از من گناه و بار گران را، اى مهربان به بندگان شایسته خویش.
****************
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ
در دعای امروز، خواسته و تقاضا ما چهار چیز می باشد؛ اما در واقع یکی است و یا اینکه چهار تا در یکی جمع است.
در شب قدر، همه چیز از خیر، صلاح و سعادت نهفته است. اگر قدر و شب قدر درک شود، سعادت و خوشبختی حاصل می شود؛ تمام خواسته ها از جمله خواسته های در این دعا، برآورده می شود؛ معاذیر پذیرفته می شود؛ ذنب و وزر محو می شود و ریزش پیدا می کند؛ رحمت الهی شامل حال بندگان می شود؛ مشکلات از عسر الی الیسر می شود؛ تمام مشکلات تبدیل به راحتی می شود؛
تبدیل مشکلات به راحتی به دو صورت است: الف) واقعا مشکل حل شده و برطرف می گردد. ب) مشکل را دیگر مشکل نمی داند و آن را راحتی می بیند.
شب قدر که گذشت چرا امروز؟ اولا این دعاها، دعای ماه است به علاوه در برخی روایات، 27 رمضان را هم گفتند احتمال دارد شب قدر باشد.
بر فرض صحت، چرا با گذشت شب قدر، در روز، درخواست فضل لیله القدر می کنیم؟ در هر صورت، چه شب قدر 19، 21، 23 یا 27 ماه مبارک رمضان باشد، چون قدر یک حقیقت است، 24 ساعته است و روز هم ادامه همان حقیقت است و همان فضیلت شب قدر را دارد. اما استعمال شب قدر از باب تغلیب است. همچنین در قدر بحث تضرع، راز و نیاز، مناجات و تقاضای از خداوند است و اینها در شب پذیرش بیشتری دارد.
یکی از دلایل این دعا در روز قدر این است که اگر کسی موفق به احیای شب های قدر نشد بگوید خدایا درهای رحمت تو که بسته نیست، در این روز، آن فضیلت را به من عنایت کن.
پس گذشته از همه بحث ها، ما یک کمی دیر داریم این دعا را می خوانیم، والا اگر زودتر می خواندیم، شبهه ای در ذهن ایجاد نمی شد.
فضل لیله القدر چیست؟ 1- نزول قرآن و چه چیز از این بهتر و مهم تر؛ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ(بقره/185)، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ(قدر/1)
2- مبارک بودن این شب، یعنی پربرکت؛ لذا شب قدر معادل ندارد، جایگزین ندارد، نمی شود به هیچ وجه جابجا کرد. بله؛ شب ها و اوقات دیگر را می شود جابجا کرد و زمان دیگری به سراغ خدا رفت؛ ولی برکت این شب و اهمیت توجه به آن استثنایی است، لذا عفو و بخشش نه اینکه مخصوص این شب است، بلکه استثنایی است. لذا در عفو و بخشش فرمودند یا شب قدر یا عرفات.
3- شب تقدیر است. آیا خداوند در غیر این وقت به بندگان توجه ندارد؟ چرا دارد ولی در این واحد زمانی حتمی و صد درصدی است، کاری است که خدا خودش انجام می ده، در غیر این صورت باید تقاضاها آنقدر زیاد باشد تا خدا تغییر دهد و تقدیر کند.
4- خیرٌ مِن ألف شهر است. از این بهتر نمی شود، جز همین یک شب، هیچ شبی در سال چنین خصوصیتی ندارد. چرا برتر از هزار ماه؟ چون عمل خیر در این شب ضربدر 1000 و حتی بیشتر می شود، ملائکه و روح فرود می آیند و قرآن را می آورند.( نزول قرآن بصورت دفعی و تدریجی می باشد هرگاه واژه (نزل) از باب افعال و با انزال آمده، اشاره به نزول دفعی و هرگاه از باب تفعیل و با نزّلنا آمده اشاره به نزول تریجی قرآن دارد.
وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ
خدا که عسر و سختی انسان را نمی خواهد (يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ، بقره/185)، ولی گاهی شرایط موجب آن می شود، که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
أَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى* وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى* فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى* وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى* وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى* َسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى،(لیل/10-5)؛ پس سخاوت مایه یسر و بخل و خساست مایه عسر است.
وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا، (کهف/88)
وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا، (طلاق/4)
سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا، (طلاق/7)
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا* إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا، (انشراح/6-5)
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.
خدایا در این روز سعی ام را بپذیر، و گناهانم را ببخش، عملم را مقبول و عیبم را بپوشان، ای بهترین شنونده.
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً – سعی مشکور
*******************
یکی از افعال انسان، سعی، به معنای زحمت، تلاش و کوشش است که در قرآن هم زیاد آمده است. (لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى، نجم/39) و مشکور، اسم مفعول به معنای پذیرفته شده و مقبول است.
مورد شکر، سعی است. شکر در اینجا به معنای قدردانی است.
عمل، انجام یک کار، فرمان و دستور را گویند؛ ولی فعل و کار هدفمند همراه با رنج و زحمت را سعی گویند.
در لغت، سعی راه رفتن سریع که به دویدن نرسد، را گویند. در اصطلاح، تلاش و کوشش است، چون هنگام تلاش در کارها انسان حرکات سریع انجام می دهد. اعم از کار خیر یا شرّ
لذا ملاکِ ارزش، سعی است نه عمل، بهره انسان چیزی جز سعی نیست. (لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى، نجم/39)
سعی نسبت عمل با قدرت و توانایی انسان را گویند نه حجم عمل. یعنی نسبت به توانایی تکلیف می دهند لذا پاداش هم بر همین منوال خواهد بود. (لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا، بقره/286)
کسی از یک تومان، یک ریال سود می کند(10/1) و کسی از هزار تومان، ده تومان(100/10)؛ دقت کنید دومی حجمش بیشتر است؛ ولی اولی بهره و سود بیشتری است، پس اینها با هم مساوی نیستند، بلکه اولی سعیش بیشتر است؛ لذا دارایی ما در قیامت سعی ماست نه عمل ما.
عمل بدون توجه به توانایی، عامل غرور است، اگر عمل لله و با اخلاص بلاشد، سعی است یعنی هرچند کم باشد ولی سودش بیشتر است، چون با نسبت سنجیده می شود؛ ولی اگر حجم عمل زیاد باشد و الی نسبت لله سنجیده نشود سود بسیار اندکی خواهد داشت
قیامت نسبت ها را در نظر می گیرند و پاداش می دهند.
در سعی چون نسبت سنجیده می شود، با نیت هم محقق می شود؛ لذا اگر انسان موفق نشد و به مقصد و مقصود هم نرسید، خدا پاداش را می دهد. بنابراین کسی که از سودش می بخشد با کسی که از سرمایه اش می بخشد و با کسی که از نان خودش کم کرده و می بخشد، قطعا مثل هم و مساوی هم نیستند.
اگر تلاش مقبول واقع شود، ذنب و گناهان، بخشیده و آمرزیده می شود.
یکی از سعی های ما، روزه است که زحمت دارد و همراه با تشنگی، گرسنگی، ضعف و غیره است؛ اگر سعی ما را خدا قبول نکند، خسران می بینیم و جزو زیانکاران خواهیم بود؛ و اگر خداوند با لطف خود، قبول کند، سعی مشکور می شود، یعنی سعی و تلاشی که سپاس الهی و تشکر خدا را به همراه دارد.
زیانکار و زیانکارترین…؟ قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا، (کهف،103) بگو آیا می خواهید شما را بر زیانکارترین مردم آگاه سازم؟ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا، (کهف،104)، (زیانکارترین مردم) کسانی هستند که سعی و تلاششان در دنیا تباه شده و به خیال باطل فکر می کردند که نیکوکاری می کنند.
صفحات: 1· 2
اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين.
خدایا از تو می خواهم در این ماه، آنچه را که رضای تو در آن است، و پناه می برم به تو از چیزی که تو را اذیت می کند، و از تو توفیق می خواهم که اهل اطاعت تو باشم و عصیان نکنم، ای جود کننده سائلین.
**************
اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ – جلب رضایت خدا
خدایا تقاضای ما، رضای توست.
جلب رضایت خدا با عمل به دستورات و اوامر او است.
اگر بنده عمل کرد، موجب رضایت و خشنودی می شود و اگر عمل نکرد، موجب خشم و غضب می شود.
حدیث قدسی: مَن عَرَفَ الله، فَأطاعَه، نجی، اطاعت با معرفت، باعث نجات می شود؛ وَ مَن عَرَفَ الشیطان، فَعصاه، خَلَصَ، مخالفت با معرفت، خلاصی می آورد.
پس شناخت خدا ، شناخت موجبات رضا و غضب او و محل به آن است.
چه چیزی باعث خشنودی خدا می شود؟ 1- اطاعت از دستورات، 2- تقوا، 3- تسلیم، 4- اخلاص، 5- استغفار زیاد، 6- فروتنی و تواضع، 7- کثرت صدقه و غیره.
آن وقت خدا به او مقام رضا می دهد که مقام بسیار بالایی است. (وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر، توبه/72) مقام رضایت بزرگتر از همه چیز است و قابل وصف نیست.
برای این که بفهمیم خدا از ما راضی است یا نه، باید به دلمان رجوع کنیم، اگر ما از خدا راضی هستیم، قطعا خدا هم از ما راضی خواهد بود. اگر در مصیبت ها، گرفتاری، نداری، مریضی و غیره از خدا گله نکردیم، یعنی از او راضی هستیم، البته این، کار هرکس نیست و کیست که اصلا گله نکند؟
سوال یعنی درخواست و تقاضا؛ تا سوال و درخواست نباشد اجابتی در کار نیست؛ پس درخواست باید مطرح شود، تا جواب دریافت دریافت شود والّا از جواب خبری نیست لذا فرمود: أدعونی أستجب لکم( بقره/186)، بخوانید، مسالت کنید، تقاضا کنید تا خدا اجابت کند.
گاهی خداوند بدون سوال هم عطا می کند، (یا مَن یُعطی مَن لَم یسأله و من لم یَعرِفه) این مرحله بعدی است و زمانی است که سراسر زندگی انسان الهی باشد، در این صورت خداوند به لطف و کرمش، بدون درخواست به او می دهد.
البته اصلا خدا نیازی به سوال ندارد، چون عالماً بما فی الصدور است، ولی ادب بندگی اقتضا می کند که انسان تقاضا کند. سائل وقتی دم در خانه می آید، انسان عاطفه و احساسش گل می کند و سریع تر انفاق می کند و الا کی دلش بسوزد معلوم نیست.
اگر انسان اظهار بندگی کند، ابراز نیاز کند، خداوند سریع الاجابه است.
وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك- دوری از عمل ناپسند
چیزهایی که خداوند از آنها منع کرده است ناپسند است، مثل دروغ، غیبت، تهمت و غیره؛ اینها باعث اذیت، خشم و غضب خدا می شود.
آیا خدا واقعا اذیت می شود؟ چون اذیت یعنی تاثیر منفی، آیا کارهای ما در خدا تاثیر می گذارد؟ قطعا تاثیر نمی گذارد و برایش فرقی نمی کند و منظور ناراضی بودن خدا از کار ماست. نه عبادت ما در او تاثیر می گذارد و نه نافرمانی ما.
یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ، (مائده/54)؛ اگر برگردید ضرر و زیانی به خدا نمی رساند.
وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا، (توبه، 39) هیچ زیانی به او نمی رسانید.
وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ – توفیق عبادت و ترک معصیت
توفیق الهی نیاز است تا انسان اهل اطاعت باشد به تعبیری اختیار عمل دست ماست، ولی توفیق آن دست خداست.
توفیق الهی یعنی خدا را اسباب را طوری فراهم و ردیف کند که انسان به سوی عمل صالح کشانده شود، یا بعضی از مقدماتی که در ارتکاب گناه لازم است را برای انسان فراهم نکند.
توفیق راه موفقیت است.
برعکس توفیق، خذلان است.