برگزاری کرسی آزاد اندیسی با موضوع “آثار تربیتی تمثیلات قرآن” در مؤسسه آموزش عالی الزهرا(س) بابل
کرسی آزاد اندیشی با موضوع “آثار تربیتی تمثیلات قرآن” با حضور حجت الاسلام حصاری قائم مقام معاونت پژوهش مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، آقای هراتیان رئیس ساماندهی پژوهشگران مرکز مدیریت، حجه الاسلام غفاری مدیر منطقه پنج حوزه های علمیه خواهران، معاون پژوهش منطقه پنج، معاونین پژوهش مدارس علمیه خواهران مازندران، اساتید و طلاب در مؤسسه آموزش عالی الزهرا(س) بابل برگزار گردید.
حجت الاسلام حصاری در این نشست بیان داشت: کرسی های آزاد اندیشی جایی برای گفتگوی علمی و دلسوزانه است و آزاد اندیشی، منوط به نظریه پردازی با رعایت دو اصل ادب علمی و تقوای علمی می باشد.
وی افزود: در حال حاضر مورد آماج انواع و اقسام آراء هستیم؛ و این کرسی ها برای عیار سنجی این نظرات، اصلاح باورهای غلط و شبهات و غربال افکار و آراء برگزار می گردد؛ تا تلقی و نظر غلط در ذهن ها رشد نکرده و ما را منحرف نکند. همچنین نباید اجازه داد شبهه در ذهن بماند؛ باید برای پاسخ گویی آن زود اقدام کرد؛ زیرا این امر رفته رفته تبدیل به باور می گردد.
قائم مقام معاونت پژوهش مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران گفت: باید کرسی های آزاد اندیشی به صورت چالشی بین دو نفر برگزار شود، دیدگاه ها با هم متغیر باشند و در مقابل هم قرار بگیرند تا هماوردی داشته باشد. این مدل کرسی های آزاد اندیشی علمی است؛ یعنی دیدگاه های دو صاحب نظر با هم برخورد می کند. ممکن است دیگران نظراتی دهند، لکن اصل بحث بین دو نفر است.
وی تصریح کرد: کرسی ها ی آزاد اندیشی باید ابتدا در مدارس علمیه، نهادینه و فرهنگ شود؛ بعد مرحله نظریه پردازی و پشتوانه ای علمی مطرح گردد که همان مرحله سطح کرسی هاست.
حجت الاسلام حصاری خاطر نشان کرد: مدل جدیدی برای برگزاری کرسی های آزاد اندیشی بین طلاب در حال تدوین است که در آن، ابتدا موضوعی انتخاب شده و طلاب در این خصوص به جمع آوری اطلاعات می پردازند؛ سپس طلاب در بین خود، نظراتشان را مطرح می کنند؛ در نهایت استادی صاحب نظر، این آراء را نقادی و جمع بندی می نماید.
در ادامه، حجه الاسلام نصیرایی استاد حوزه، موضوع کرسی را ارئه نموده و حجه الاسلام حسینی به نقد بحث پرداختند. و در انتها حجه الاسلام ابوترابی مطالب مطرح در کرسی را جمع بندی نمودند.

سرهنگ موسوی روشن در نشست سیاسی- اجتماعی با موضوع ” سازه های انقلاب ” در مدرسه علمیه الزهرا ( سلام ا…. علیها ) شهرستان جویبار با تبیین اوضاع ظلمانی طاغوت در تمامی زمینه ها بیان داشت: امام خمینی ( ره روشنگر دوره طاغوت و حتی همیشه تاریخ است.
وی افزود : امام (ره) از همان ابتدا به اقتدار و صداقت مردم اعتقاد داشت و هر جا مردم در صحنه بودند امام ( ره) آنها را تایید می کرد . همچنین مردم داری امام ( ره) یکی از نواهای دلنشینی بود که در روح و جان ملت نفوذ می کرد.
وی در ادامه به مساله ” مدیریت ” امام (ره) اشاره کرده و به تبیین شیوه چینش امام ( ره) در سازه های نظام پرداخته که مهمترین رکن آ ن ولایت فقیه می باشد .
موسوی روشن با تاکید بر آموزه های امام ( ره) دراین زمینه سازه های دیگر انقلاب را جمهوریت و اسلام معرفی کرد و گفت: مفهوم جمهوری اسلامی یعنی همان مردم سالاری دینی که این نشانگر همان مطلب است که ساز امام با سازه هایش هماهنگ بود .
در پایان طلاب با پرسش و پاسخ در مورد مسائل اجتماعی - سیاسی به بحث و گفتگو پرداختند.

دکتر مینو طاهری استاد حوزه در جشن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه عصمتیه بابل بیان داشت : هرچه می توانید خود را از لحاظ علم و عمل و تزکیه و تقویت روح و تقویت جسم، آماده کنید و برای توسعه تمدن اسلامی گام بردارید.
وی افزود: تا وقتی ولایت فقیه باشد جوامع با مشکلات مبارزه می کنند و از مسیر اصلی منحرف نمی شوند. و قطعاً تمدن اسلامی بطور کامل در زمان ظهور بقیه ا… (عج ) تشکیل می گردد.

افتتاحیه ترم جدید مدرسه علمیه خاتم الاوصیاء(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با هدف خوش آمد گویی به طلاب در سالن اجتماعات این مدرسه برگزار گردید.
خانم حاجی آبادی مدیریت مدرسه علمیه خاتم الاوصیاء(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این مراسم بیان داشت: در زندگانی فراز و نشیب های بسیاری است که با علم و دانش به تنهایی قابل جبران نیست.دانشمندان غربی با مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدند که همه چیز در علم و دانش خلاصه نمی شود و با گذر در آیات قرآن در یافتند قبل از علم و دانش، توکل، توسل و تزکیه ضروری است.
وی افزود: سیر وسلوک به راحتی به دست نمی آید و نیاز به آموزش های فراوان دارد و باید مسیر طولانی را طی کنیم. خودسازی در زندگانی بسیار مهم است.توکل در زندگانی را همیشه باید همراه داشته باشیم و نمونه بارز این مسأله امام خمینی رحمه الله علیه بودند. تنها توکل ایشان به خداوند بود. در زندگانی همواره دنبال دور کردن رذایل از خود و کسب فضایل باشیم.

1- آقا از حرم که می خواست برگردد
مشت هایش را می بست و دیگر باز نمی کرد
تا برسد خانه و روی سر بچه ها دست بکشد.
2- یکی از اطرافیان بچه‌شان از جایی پرتاب شده بود و توی کما بود.
زنگ زده بودند برای التماس دعا
آقا آن رقت قلب همیشگی را که وقتی کسی التماس دعا می گفت پیدا نکرده بود
یکی از اهل خانه پرسیده بود جریان چیست؟
گفته بود وقتی اجل کسی حتمی است کاری نمی شود کرد
اینها از ما شاکی باشند بهتر است تا این که از خدا شاکی باشند
در عوض ما دعا می کنیم خدا به بهترین نحو برایشان جبران کند
3- مشهد که می رفتند خیلی مقید بود توی نگهداری از بچه ها کمک کند تا عروس‌شان هم به زیارت برسد.
می گفت بچه ها را بگذارید پیش من. وسایل و خوراکی هایشان را هم بگذارید و خودتان بروید زیارت.
از حرم که برمی گشتند می دیدند آقا بچه را بغل کرده تا آرام باشد یا خوابانده و همین طوری توی بغلش راه می برد که بیدار نشود و در حال ذکر و عبادت خودش است…

4- مقید بود تولد افراد را بهشان تبریک می گفت.
بعضأ به بچه ها هم هدیه می داد.
به عروس‌شان هم همین طور. روز تولدش که می شد می گفت غذای کافی درست کنید
و فقرا و همسایه ها را اطعام کنید.
5- آن وقت ها که بچه کوچک داشتند
به خانمش گفته بود فقط مراقب بچه ها باش
لازم نیست به خاطر من مطبخ بروی
یک آب ساده هم که توی هاون بکوبی با هم می خوریم
6- مقید بود مرغ و خروس توی خانه داشته باشند
و هم مقید بود رسیدگی به مرغ و خروس ها را خودش تنهایی انجام دهد
صبح از مسجد که برمی گشت اول آب و دانه مرغ و خروس ها را می داد و قفس‌شان را مرتب می کرد
خودش پوست خیارها و غذاهای مانده را از توی خانه جمع می کرد می آورد برای حیوان ها
بعد ظرفی را که با آن غذا آورده بود توی حوض می شست می آورد داخل خانه
یک بار هم اول شب به مرغ و خروس ها سر می زد
یک بار هم بعد از عبادت یک ساعته سرشب هایش
یک بار هم موقع خواب که روی قفس را با پتوی مخصوص‌شان می پوشاند
می گفت سرما می خورند
7- رفته بودند آقا برایشان خطبه عقد بخواند
آقا خطبه را که خوانده بود به عروس و داماد گفته بود حالا یک سفارش به عروس خانم دارم یک سفارش هم به آقا داماد
منتها وقتی سفارش عروس خانم را می گویم، آقا داماد باید گوشش را بگیرد و نشنود
وقتی هم سفارش آقا داماد را می گویم، عروس خانم باید گوشش را بگیرد و نشنود
حالا کدام‌تان اول دست روی گوشش می گذارد؟…
بعد گفته بود شوخی کردم. نمی خواهد دست توی گوش‌تان فرو کنید.
اما هر کدام‌تان بدانید که نباید به سفارش آن یکی کاری داشته باشید.
منظور آقا این بود که عروس و داماد نباید یک سره توی روی هم در بیایند و بگویند چرا به سفارش آقا عمل نکردی…
هر کس باید به فکر سفارش خودش و وظیفه خودش باشد…
عاقد، آیت الله بهجت بود

8- دختر بچه پرتقال دلش خواسته بود
مادرش گفته بود توی این فصل پرتقال از کجا پیدا کنیم؟
بعد از چند دقیقه دختر بچه با یک پرتقال وارد اتاق شده بود
هیچ کس نمی دانست این پرتقال را کی دست او داده
آقا فرموده بود این بچه توی حرم دلش پرتقال خواسته بود
حالا با قاعده به او پرتقال داده اند
منظور آقا این بود که توی حرم هر چیزی که واقعا دلت بخواهد با قاعده می‌آورند بهت می دهند
“با قاعده” یکی از آن تکیه کلام های شیرین آقا بود
9- می گفت بچه ها را که حرم می برید
حتما خوراکی دست‌شان بدهید که توی حرم بخورند…
10- بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه
اگر ناراحتی یا غم و غصه ای توی صورت کسی می دید
حتی پیش آمده بود که نمازش را نمی بست
تا یک جوری آن ناراحتی رابرطرف کند و صورت آن شخص را خوشحال ببیند
آن وقت نمازش را می بست
می گفت آدم اگر یک نفر را خوشحال کند همان موقع خدا یک ملک خلق می کند که او را از بلاها مصون نگه دارد
اگر حالتان خوب بود دعایی برای دوستانتان بکنید