طلاب باید سنت های نبوی را در جامعه احیا نموده و بدعت ها و شبهات را بررسی و پاسخ جامع و منطقی دهند
حجت الاسلام اندرخورا کارشناس مسائل دینی در مدرسه علمیه خواهران الزهراء (س) ساری بیان کرد: یکی از وظایف طلاب، توسعه و ترویج فرهنگ دینی و ارزشهای اسلامی و مبارزه با تهاجمات و سنت های غلط دشمنان است؛ زیرا روحانیون ادامه دهنده رسالت ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند.
وی افزود: امام حسین(ع) در جامعه ایی که سنت های پیامبر از بین رفته بود، برای احیا ارزشهای دینی و نجات جامعه بشری از این سنتهای انحرافی قیام کردند.
این کارشناس دینی در ادامه تصریح کرد: با توجه به این که عمل به سیره معصومین وظیفه همگانی است؛ لذا باید سنت های نبوی را در جامعه احیا نموده و بدعت ها و شبهات را بررسی و پاسخ جامع و منطقی دهیم.
حجت الاسلام اندرخورا در پایان خاطر نشان کرد: شما طلاب که در جامعه کنونی، مسئول حفظ عقاید مردم هستید، باید در این دو عرصه مهم، پیشتاز همگان باشید
تبلیغ دینی از جهت آشنا نمودن جوانان با مبانی اسلام که رکن مهم انقلاب اسلامی است دارای اهمیت بالایی است تا جایی که می تواند در قوت و استمرار نظام جمهوری اسلامی و تثبیت آثار صدور انقلاب اسلامی در جهان نقش اثرگذاری داشته باشد.
آنچه که بر اهمیت این موضوع می افزاید رویکرد دشمنان انقلاب اسلامی در مقابله با رشد و گسترش فرهنگ دینی است که میتوان به «جلوگیری از برگزاری همایشهایی نظیر همایش شیرخوارگان حسینی»، « مقابله با مفاهیم دینی و تخریب آنان در قالب فیلم و نمایش»، «تخریب مذاهب اسلامی با فرقه سازی» و « تولید و انتشار اکاذیب و شایعات در رسانه ها و فضای مجازی» به عنوان نمونه هایی از این فعالیتها اشاره کرد.
در این میان ظهور چشمگیر مبلغان جوان در عرصه های مختلف تبلیغی، از ورزشگاهها و بوستانها گرفته تا فضای مجازی حاکی از غلیان دغدغه ای انقلابی در بین طلاب و روحانیان جوان است که تصویر پرداخته شده ی دشمنان از روحانیت به عنوان قشری منزوی در حجره و دور از جامعه را به کلی مخدوش کرده و چهره ای واقعی از تبلیغ دین اسلام و ارتباط مبلغان دینی با مردم به خصوص قشر جوان را به نمایش گذاشته است و خود به عنوان یک فرصت برای انقلاب اسلامی محسوب می شود.
حال نکته قابل تأمل اینجاست که آیا برای استفاده از فرصت مبلغان جوان حوزوی برنامه ریزی شده است یا نه؟!
قطعا نهادهای تبلیغی مانند سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت تبلیغ حوزه های علمیه و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به منظور هماهنگی و ایجاد وحدت رویه تا کنون همفکری و هم اندیشی های متعددی داشته اند اما آنچه که در میدان عمل دیده می شود حاکی از جدایی حلقه ای مهم از زنجیره تبلیغ است.
به طور قطع و یقین مسئولین امر واقف هستند که برای مقابله با جبهه استکبار باید جبهه ای از نیروهای انقلابی در عرصه های مختلف تشکیل شود و همه فعالیت ها هدفمند و همگرا باشد و مبلغان دینی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و باید همه حرکت ها در راستای جبهه مبلغین دینی باشد، در روند جاری نیز شاهد آن هستیم که مبلغان و گروههای تبلیغی از نظر جانمایی اماکن تبلیغ، شیوه های تبلیغی و بازه های زمانی حضور پررنگ در جامعه دارای یک اتحاد و همکاری هستند اما در رابطه با موضوعات و هدفمندی فعالیتهای تبلیغی جبهه واحدی مشاهده نمیشود.
متاسفانه به دلیل ازدحام طلاب و حوزه های علمیه در شهر مقدس قم بسیاری از شهرها از جمله پایتخت با کمبود طلبه و روحانی روبرو هستند و فقط در ایام تبلیغی خاص مانند محرم و فاطمیه و تابستان که حوزه های علمیه تعطیل هستند شاهد حضور پررنگ مبلغان دینی می شوند، اینجا سوال پیش می آید که در غیر از ایام خاص تبلیغی تکلیف افرادی که با مبلغان ارتباط گیری کرده اند به خصوص جوانان چه می شود؟!!
باید گفت حلقه مفقوده این جبهه انقلابی همان رکن اصلی آن یعنی سنگر و پایگاهی است که برای تبلیغ دین تعریف شده است، مکان مقدس و نورانی که در فرهنگ اسلام ملجأ و مجمع امت اسلامی است، همانگونه که بنیانگذار جمهوری اسلامی فرمود “مساجد سنگر هستند” و رهبر معظم انقلاب اسلامی از تعبیر “مسجد پایگاه است” استفاده کردند باید توجه داشت محور اصلی جبهه مبلغین دینی باید مسجد باشد که ساخت آن از سوی رسول خدا(ص) به عنوان نخستین اقدام در تشکیل حکومت اسلامی و تشکیل مدینه النبی قلمداد میشود.
امروزه وقتی مبلیغین در بوستانها و ورزشگاهها و پایانه ها و ایستگاه های مترو و … در ایام خاصی در مقابل انظار مردم و جوانان حاضر شده و با آنان ارتباط گیری می کنند پس از اتمام فصل تبلیغ و بازگشت مبلغان به شهر قم و یا حوزه های علمیه خود این خلأ مشهود است که جوانان تازه جذب شده سردرگم گشته و احساس نیازی دو چندان دارند.
به نظر می رسد جایگاه مسجد در فرهنگ و تمدن اسلامی ایجاب میکند که در شکل ساماندهی و سازماندهی مبلغان تجدید نظری شود و مبلغان هر منطقه را با وصل کردن به امام جماعت نزدیکترین مسجد به محل تبلیغ و ایجاد هماهنگی به منظور رهبری ائمه جماعات درفعالیتهای ایشان هدفمند کرد تا هر مبلغ پس از پایان دوره خود بتواند جوان جذب شده را با مسجد و امام جماعت مافوق خود آشنا کرده و دست آنها را در دست یکدیگر بگذارد
ایجاد ارتباط جوانان با مسجد و تثبیت آنان به عنوان جوان مسجدی پس از آشنایی در یک محیط عمومی کاری دشوار است که نیاز به کارشناسی علمی و برنامه ریزی دقیق دارد و انتظار می رود مسئولین امر در این رابطه برنامه ریزی جدی داشته باشند تا با پر کردن خلأ به تکمیل زنجیره تبلیغ دینی بپردازند و جبهه واحد تبلیغی را اثرگذارتر و هدفمند نمایند.
یادداشت: حجت الاسلام محمد صدارت؛ خبرگزاری رسا
برگزاری کرسی آزاد اندیشی “شاخصه های زندگی اسلامی و غیر اسلامی با نگاه تطبیقی بر نظام خانواده در مدرسه علمیه خواهران فاطمه الزهرا ( س ) تنکابن در قالب پرسش و پاسخ ویژه طلاب در مدرسه علمیه خواهران فاطمه الزهرا ( س ) تنکابن برگزار گردید
حجت الاسلام فلاحی استاد حوزه و دانشگاه در این کرسی بیان کرد: با بررسی سبک زندگی اهل بیت ( علیهم السلام ) به عنوان مبلغان دین مبین اسلام مشاهده می گردد که آنان به مقتضای زمان خود عمل می کردند به عنوان نمونه، سبک زندگی دوران زمان امام علی (علیه السلام ) با امام صادق ( علیه السلام ) متفاوت بوده هر چند همه امامان ما اهل زهد و قناعت بودند .
وی افزود: با توجه به این که روحانیون جانشین انبیاء الهی و امامان در ابلاغ اسلام ناب به مردم می باشند لذا باید همان روش اهل بیت ( علیهم السلام ) را ادامه دهند؛ در غیر این صورت اگر زندگی اشرافی و ثروت اندوزی پیشه کرده و به دنیا پرستی مشغول شوند، مردم بی اعتماد شده و ایمانشان ضعیف می گردد .
این استاد حوزه تاکید کرد: روحانیت باید در کنار مردم و همراه مردم بوده و با عمل خودا آنها را تشویق به دینداری و پیروی از سبک زندگی اسلامی شوند در غیر این صورت اگر طلاب خود پایبند به اجرای سبک زندگی اسلامی در خانواده نباشند قطعا مردم در این خصوص به خوبی عمل نخواهند کرد.
وی اعلام کرد: وقتی صحبت از سبک زندگی اسلامی می شود شامل تمام ابعاد زندگی از روابط بین همسران در منزل، فرزندان با والدین، تا حضور در مساجد، بازار، اداره و … می باشد، و برای تداوم این امر مقدس، خداوند نظارت همگانی یعنی امر به معروف و نهی از منکر را واجب کرده است؛ که این امر هم از وظایف روحانیت در جامعه می باشد؛ زیرا آنان تربیت دینی نسل ها را به عهده دارند و سکان داران این پرچم برافراشته می باشند . پس انتظار می رود مردم را در هر زمان راهنما باشند تا آنان نیز مطابق با آموزه های دین مبین اسلام عمل نمایند .
قَالَ عَلِيٌّ (ع ):
مَنْ صَلَّى صَلَاةَ الْفَجْرِ ،ثُمَّ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ إِحْدَى عَشْرَةَ مَرَّةً لَمْ يَتْبَعْهُ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ ذَنْبٌ وَ إِنْ رَغِمَ أَنْفُ الشَّيْطَانِ
حضرت على عليه السّلام فرمود: هر كس پس از نماز صبح، يازده مرتبه سوره توحيد (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ …) را بخواند، هيچ گناهى در آن روز به او تعلّق نمىگيرد، هر چند كه شيطان را خوش نيايد .1
1.ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص45
دفن بدن” جون"در کربلا
بعد از ده روز از واقعه عاشورا، جمعی از بنی اسد بدن شریف “جون” غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند.(2)
“جون” کسی بود که امیر المؤمنین (علیه السلام) او را به 150دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر، به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین (علیه السلام) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی (علیه السلام) و سپس به خدمت امام حسین (علیه السلام) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت، او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.حضرت فرمودند :در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
“جون” خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید، من کاسه لیس شما بودم ،حالا که به بلا گرفتار هستید، شما را رها کنم؟
“جون” با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است؛ یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم؛ نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.جون می گفت وگریه می کرد به حدی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند.
با آنکه جون پیرمردی90 ساله بود، ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد،که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هریک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد.او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت “جون” کشید و فرمود:” الهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد علیهم السلام. بارالها رویش را سپید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما.
از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند، صورتش منور و بویش معطر بود. (3)
منابع:
1. تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، انتشارات دلیل ما؛
2. منتخب التواریخ :ص311؛
3. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام؛