سلام بر نانع ابن هلال، هلال شب عاشورا
قاری و کاتب و حافظ قرآن بود. از کوچه های کوفه که می گذشت زیبایی چهره و ملاحت و فصاحتش، چشم ها را خیره می کرد. تیر اندازی را از علی (علیه السلام) آموخته بود و همراه او بود در جمل و نهروان و صفین. شامگاه کربلا همچون ماه بنی هاشم، نگهبان دیگر سوی خیمه های حسین (علیه السلام) بود.کمانی با هفتاد تیر همراه داشت و بر روی همه تیرها اسمش را نوشته بود. به تیرهای خود عده ای را به جهنم فرستاد تا انبوه لشکر محاصره اش کردند و هر دو بازویش را شکستند. عاقبت شمر با خنجر شیطانی خود پیش از حسین(علیه السلام) سر از تن او جدا کرد.
سلام بر سعدبن حنظله میدان دار میدان
مردی 45 ساله، بلند قامت، با بازوان ستبر و سیمایی آفتاب خورده. شب عاشورا با نمایش شیوه سوارکاران ورزیده و گاه مزاح و خنده بر اطمینان قلب یاران می افزود. همگان میدان داری اش را انتظار می کشیدند که سرانجام اتفاق افتاد. از هر طرف موجی در سپاه دشمن می افکند تا آن که با محاصره ای سنگین و سخت، تکبیر گویان بر زمین افتاد. سر خود را که بر زانوی امام(علیه السلام) دید، از ایشان خواست نزدیک تر شود تا مشامش بوی بهشت را پیشاپیش حس کند.
سلام بر مسلم بن اوسجه، تاریخ مجسم نبرد
80 بهار از عمر پربرکت او می گذشت و محاسنش به تجربه جنگ احد، حنین، آزربایجان، جمل، صفین و نهروان سپید بود آنقدر شیرین کلام بود که او را ابو جمل یعنی مهتر زنبوران می خواندند. پنج بار قرآن را با تلاوت علی(علیه السلام) شنیده بود و پیش از دیگران از ظرائف قرآن می دانست. آنقدر شجاعانه می جنگید که علی(علیه السلام) اورا برادر خوانده بود.سپاه عمر سعد با شهادت او جشن گرفتند.
آشنایی با یاران حضرت ابا عبدالله