رهبر معظم انقلاب در سخنان خود در آغاز سال 92 و در جمع مردم مشهد با انتقاد از سیاست های اقتصادی وابسته به نفت تکنوکرات ها در دولت سازندگی فرمودند: من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسؤولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان “تکنوکرات” لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامهریزی کرد.
همچنین چندی است برخی از نامزدهای انتخابات با تکرار واژه “تکنوکراسی” به دنبال احیای این تفکر در سطح جامعه و رای آوری در انتخابات هستند. به این بهانه، نگاهی گذرا به مفهوم و بررسی مختصر این تفکر، از دیدگاه شهید آوینی می پردازیم.
تکنوکراسی «Technocratie» که از واژة «تکنیک» یا فنّ میآید به معنی حکومت دانایان فنّ یا «فن سالاری» است و عناصر تشکیل دهنده این نوع حکومتها را تکنوکرات میگویند. تکنوکراسی پدیده جدیدی است که با پیشرفت علوم و فنون و نقش روزافزون دانش و تخصص در کار حکومت به وجود آمده و در بسیاری از کشورهای پیشرفته تکنوکراتها بدون توجه به عقائد سیاسی و خصوصیات طبقاتی آنها حساسترین و مهمترین کارها را به دست خود گرفتهاند.
به طور خلاصه باید گفت تکنوکراتها کسانی هستند که فنّ و تکنولوژی را برتر از هر چیزی حتّی مذهب میدانند و فنّ سالاری را برتر از هر اصولی میشمارند و معتقدند صنعت و تکنولوژی بالاتر و مهمتر از هر اصلی است و فنّ سالاران مستحق حکومتند.
ریشه نهال تکنوکراسیِ مدرن غرب، در قرون وسطای اروپا نهفته است که سه اختراع بزرگ موجب گسترش آن شد. اختراع ساعت که با آن برداشت جدیدی از زمان حاصل شد؛ صنعت چاپ که ورقهای مکتوب آن به عصر نقلهای شفاهی و سینه به سینه پایان داد و اختراع دوربین نجومی که اساس و پایههای اعتقادی و جهان بینی یهودیت و مسیحیت را از اعتبار انداخت.
در هر صورت در اواخر قرن 18 م، تکنوکراسی گام خود را برای حرکت به پیش و گسترش سیطره خود بر جهان برداشت تا جائی که شاهد ظهور پدیدهای به نام تکنوپولی یا همان انحصارگری تکنولوژی هستیم. تکنوپولی در حقیقت، تکنوکراسی غلبه یافته مستبد و بلامنازع است. این امپراطور همان تکنوکراتی است که اینک حاکم تمام عیار جهان صنعتی غرب شده است. در عصر کنونی توجه آمریکا به عنوان اولین امپراطور تکنوکراسی به ژاپن و تعدادی از کشورهای اروپایی معطوف شده است که در مرحله انتقال به تکنوپولی و جابجایی و توزیع قدرت هستند.
در کشور ما که حکومت بر مدار دین اداره می شود و در راس آن ولی فقیه قرار دارد بدیهی است که اجازه سلطه صنعت و تکنولوژی بر همه امورات داده نمی شود، زیرا تجربه ثابت کرده که هیچگاه تکنولوژی در فرهنگ دینی هضم نشده بلکه با هدف نابودی به آن حمله می کند، لذاست که حاکمیت الله بر همه مسائل گره گشای مشکلات و پیشبرنده قطار پیشرفت خواهد بود.
انقلاب اسلامی حضور طیف ها با گرایش های سیاسی و فکری متفاوت را در منصب های مختلف حکومتی تجربه کرده است. حضور تکنوکرات ها در عرصه اجرایی کشور نیز مانند سایر طیف ها در تاریخ انقلاب دیده می شود.
مهندس بازرگان اولین کسی بود که حضور تکنوکرات ها را در مناصب اجرایی کشور تثبیت کرد. وی معتقد بود که نیروهای ارزشی و انقلابی باید در سطح پایین و متخصصین و اساتید در مسؤولیت های کلان کشور ایفای نقش داشته باشند. همین شد که عناصر نهضت آزادی که نقشی در پیروزی انقلاب اسلامی نداشتند متصدی مسؤولیت های حساس شده و احتلافات عمیقی میان شورای انقلاب و کابینه دولت موقت به وجود آمد.
مسأله حضور تکنوکرات ها در دولت بنی صدر به بهانه تخصص گرایی اعضای کابینه نیز به موضوعی جنجالی میان وی و شهید رجایی تبدیل شده بود که واکنش عناصر انقلابی نظام مانند شهید بهشتی را نیز دربرداشت.
اوج تاثیرگذاری تکنوکراسی در عرصه اجرایی کشور به دولت سازندگی بازمی گردد. عناصر حزب کارگزان که خود را در عرصه های مختلف متخصص می دانستند با تصدی پست های مختلف اجرایی تفکرات التقاطی خود را ترویج می دادند. سیاست های اقتصادی دولت سازندگی تا جایی شکننده بود که وقتی برخی رسانه ها از تورم و گرانی و فشار به اقشار کم درآمد انتقاد می کردند.