آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(1)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.0 stars
(4.0)

نظر از: مدیریت استان مازندران [عضو] 

4 stars

با سلام
ممنون از حضور گرم شما در وبلاگ مديريت مازندران

1397/11/10 @ 10:08

نظر از: رحیمی [عضو] 

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ
السلام علیک یا مادر

ابری ست کوچه کوچه دل من، خدا کند
نم نم، غزل ببارد و توفان به پا کند

حسّی غریب در قلَمَم بُغض کرده است
چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند

مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید
شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند

با واژه های از رمق افتاده آمدم
می خواست این غزل به شما اقتدا کند

حالا اجازه هست شما را از این به بعد
این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟

مادر! دوباره کودک بی تاب قصه ات
تا اینکه لای لای تو با او چه ها کند

مادر! دوباره زخم شما را سروده ام
باید غزل دوباره به عهدش وفا کند

با بغض، مردی آمد از این کوچه ها گذشت
می رفت تا برای ظهورش دعا کند

از کوچه ها گذشت … و باران شروع شد
پایان شعر بود که توفان شروع شد

حسن بیاتانی

1397/11/09 @ 19:53

پاسخ از: مدیریت استان مازندران [عضو] 

3 stars

با سلام و تشكر از شعر زيباي شما

1397/11/10 @ 10:07


فرم در حال بارگذاری ...