* امام صادق (عليه السلام) به بشير فرمود: از دوستان ما كسى كه در دين خود انديشه و تفقه نكند ارزش ندارد. اى بشير! اگر يكى از دوستان ما در دين خود تفقه نكند و به مسائل و احكام آن آشنا نباشد، به ديگران (مخالفين ما) محتاج مىشود، هر گاه به آنها نياز پيدا كرد، آنان او را در خط انحراف و گمراهى قرار مىدهند در حالى كه خودش نمىداند. (1)
* امام صادقعليه السلام به ابن جندب فرمود: اى پسر جندب! هر مسلمانى كه ما را مىشناسد، شايسته است كه رفتار و كردار خود را در هر شبانه روز برخود عرضه دارد و حسابگر نفس خويش باشد تا اگر كار نيكى در آنها ديد، بر آن بيفزايد و اگر كار بدى در اعمال خود مشاهده نمود، از آنها توبه كند، تا در روز قيامت دچار ذلت و حقارت نشود. (2)
* امام صادق(ع) فرمود: دوستان سه دسته هستند. اول: كسى كه مانند غذا در هر زمان به او نياز هست و او دوست عاقل است. دوم: كسى كه [براى انسان] مانند بيمارى و درد [رنج آور] است، و او دوست احمق [و نادان] است و سوم: كسى كه وجودش براى فرد همانند داروى حيات بخش است، و آن رفيق روشن بين [و اهل تفكر] است. (3)
* امام صادق عليه السلام فرمود; در مورد همكيشان گنه كار خود جز خوبى و نيكى چيزى نگوئید و از خداوند توفيق هدايت آنان را بخواهيد(4)
* عبدالاعلى بن اعين در يك روز تابستانى بسيار گرم در يكى از كوچههاى مدينه، امام صادق (عليه السلام) را ملاقات كرده و به آن بزرگوار عرضه داشت: فدايتشوم! با اين مقام و منزلت و رتبهاى كه نزد خداوند داريد و خويشاوندى كه با پيامبر براى شماست، باز هم براى دنياى خويش تلاش مىكنيد و در چنين روز گرمى خود را در فشار و سختى قرار مىدهيد؟! امام در پاسخ فرمود: اى عبدالاعلى! جهتيافتن روزى و درآمد حلال بيرون آمدهام تا از افرادى همانند تو بى نياز شوم.» (5)
منبع:
1. منية المريد، ص 375; اصول كافى ج 1، ص 25.
2. تحف العقول، ص 301.
3. بحارالانوار، ج 75، ص 237.
4. تحف العقول، ص 303.
5. الكافى، ج 5، ص 74.