1- امــانت دارى
در آیات و روایات بر امانت داری تاکید شده و آن را از جمله اصول نخستین اخلاق انسانی بر شمرده اند. در آموزه هاى دینى آمده است که در مسلمانى یک شخص، به نماز و روزه زیاد او نگاه نکنید، بلکه به صدق و امانت دارى او بنگرید. در واقع، معیار مهم مسلمانى، صداقت و امانت است. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از بعثت، به «محمد امین» مشهور بود، حتى مشرکان هم به امانت و صداقت او ایمان و اعتماد داشتند و اموال خود را نزد او امانت مى سپردند. اگر امام، امانت دارى خویش را حتى نسبت به قاتل امام على علیه السلام ابراز مى دارد،
امام صادق علیه السلام در بیان اهمیت و ارزش امانت داری فرموده است: اگر آنکه با شمشیر به على علیه السلام ضربه زد و او را کشت مرا امین خود بداند و از من خیرخواهى و مشورت جوئى نماید و من حاضر به امانت دارى و مشورت او شوم، همانا امانت را نسبت به او رعایت خواهم نمود.)کافى، ج ۵، ص ۱۳۳ ح ۵)
2- مــزاح و تبـسم
مزاح و شوخ طبعى از نگاه دین، امرى پسندیده است و شاد کردن مؤمنان ثواب دارد، به شرط آنکه از حدّ متعادل و معقول نگذرد و توهین و تحقیر نداشته باشد. در روایت است که پیامبر(ص) همیشه متبسم بوده و لبخند از لبان مبارکش محو نمی شده است. دیگر پیشوایان دین هم این گونه بودند.
مالک پیشواى فرقه مالکیه اهل سنت مى گوید: من هماره امام صادق علیه السلام را مى دیدم و آن حضرت بسیار اهل مزاح و تبسم بود. (بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۳۲ ح ۱۴)
3- تواضع و فروتنی
امام صادق(ع) همانند دیگر معصومان(ع) به سلوک قرآنی اهل تواضع و فروتنی بود. در تواضع ایشان گفته اند که ایشان چـونان بـندگان رفتار می کرد و به حسب و نسب نمی بالید. أَبى خَدیجهَ درباره أَبى عَبْدِاللّهِ امام صادق علیه السلام می گوید: امام صادق علیه السلام همچون بردگان (با تواضع تمام) مى نشست و دست خویش را بر زمین مى نهاد و با سه انگشت غذا مى خورد.( کافى،ج ۶، ص ۲۹۷ ح ۶)
البته ایشان با مراعات آداب غذاخوری هم خود به سلامت بود و هم به دیگران راه سلامت را می آموخت. امام صادق علیه السلام خود می فرمود: هرگز هضم غذا بر من مشکل نشده است، زیرا هیچ گاه شروع به غذا نکردم مگر اینکه «بسم اللّه »گفتم و هیچ گاه از غذا خوردن فارغ نشدم مگر آنکه «الحمد للّه » گفتم. (وسائل الشیعه ج ۱۶ ص ۵۸۶ ح ۷)
4- بردبـارى و تسـلیم
از منش ایشان باید به صبر و تسلیم اشاره کرد. این که در مصیبت صبور و در برابر مقدرات تسلیم بود. امام کاظم علیه السلام فرموده است: پدرم به من فرمود براى تعزیت و تسلیت گفتن به مفضّل (یکى از یاران حضرت) پیش او بروم و به او بگویم: ما چون با مرگ اسماعیل (فرزند آن حضرت) روبرو شدیم، صبر کردیم. اکنون تو نیز چون ما صبر پیشه کن. ما چون خواهان امرى باشیم و خدا امر دیگرى را بخواهد تسلیم امر خدا مى شویم. (مشکاه الانوار: ۲۸)
باید گفت از موارد آزمون الهى، فوت فرزندان و بستگان است و قرآن از ترس و مرگ و گرسنگى و کاهش ثمرات و تلفات جانى به عنوان بلا و امتحان یاد مى کند(بقره، آیه ۱۵۵) و به کسانى که بر این مصیبت ها صبر و شکیبایى کنند، مژده اجر و پاداش مى دهد. روش رهبران الهى همچون یعقوب، ایّوب، ابراهیم، حضرت رسول، امام حسین علیه السلام و… نشان دهنده صبر آنان در برابر این بلاها و آزمایش هاى الهى است و گویاى مقام «رضا و تسلیم» است و آنان دیگران را هم به این خصلت سفارش مى کردند.
5- زهد نسبت به دنیا
منـزلت دنــیا در نزد ایشان چیزی جز ابزاری برای آخرت نیست. از این رو، نسبت به دنیا زهد می ورزید و تمام تلاش وی آخرت بود. در روایات بسیار، از دنیا به عنوان لاشه و جیفه اى یاد شده که دنیا پرستان همچون سگ هاى ولگرد، براى تصاحب آن با یکدیگر نزاع مى کنند. نگاه آخرت گراى اهل عرفان و ایمان، سبب مى شود که توجه کمترى به دنیا نشان دهند و در حدّ ضرورت و رفع نیاز به آن بنگرند و خود را از وابستگى به آن برهانند. البته اصل دنیا بد و نکوهیده نیست، بلکه دنیا زدگى و اسارتِ دنیا ناپسند و مانع کمال انسان است.
امام صادق فرمود: اى حفص موقعیّت دنیا در نزد من همانند مردارى است که چون ناچار شوم از آن استفاده مى کنم. (وسائل الشیعه، ج ۱۶)