اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ و قیامِهِ و جَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ و ارْزُقْنی فیهِ ذِكْرَكَ بِدوامِهِ بتوفیقِكَ یا هادیَ المُضِلّین
خدایا یارى كن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت، و بركنارم دار در آن از بیهودگى و گناهان، و روزیم كن در آن یادت را براى همیشه، به توفیق خودت اى راهنماى گمراهان
***************
در این دعا چند خواسته انسان از خداوند متعال دارد:
* کمک خدا ، طلب کمک از خدا، همیشه در همه حال نیاز است.
* توفیق روزه، اگر توفیق نباشد، از روزه خبری نیست.
* توفیق اقامه نماز، حتماً کمک الهی نیاز است.
* دوری از هفوات و لغزش ها و گناه
* توفیق ذکر و یاد خداو دائم الذکر بودن
اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ و قیامِهِ
اگر کمک خدا نباشد ، هیچ کاری از انسان بر نمی آِید؛ چون هر کاری نیاز به توان و توفیق دارد که اولاً لا حول و لا قوه، ثانیاً و ما توفیقی الا بالله؛ اگر توفیق، رفیق نشود، انسان موفق به روزه و نماز و غیره نمی شود
به اذن او برگی از درخت نمی افتد، و بدون عون و کمک او هم هیچ کاری انجام نمی شود، حتی در کارهای منفی که انسان انجام می دهد، توان و قدرتش از خداست که جای شرم و حیا دارد؛ انسان بی شرمی می کند که با قدرت او و توانی که او داده، نافرمانی می کند، واقعا خجالت دارد؛ اعانه و کمک بر صیام که مشخص است، هم توان می خواهد و هم توفیق می خواهد و مهم تر از همه توفیق و عنایت خداست.
گاهی طرف قوی هیکل است اما نمی تواند، گاهی بهانه های سفر، اشکال شرعی ندارد ولی توفیق از دست رفت، قابل معاوضه نیست.
خدایا بر صیام و قیام کمکم کن. چرا نفرمود صلات؟ صلات کمی فرمود راحت تر بود؟ اگر دقت کرده باشید در بسیاری از عبادات در قرآن و روایات، قیام آمده است، حتی در بیان وجوب صلات هم أقیمواالصلاه آمده! شب زنده داری، قائم اللیل و صائم النهار؛ من فکر می کنم علت این بیان و امثال این بیان، توجه به یک نکته مهم و اساسی است و آن اینکه مساله مهم در نماز، قیام به آن، یعنی اقامه کردن است. دقت کنید خواندن نماز شاید زیاد کار سختی نباشد ولی اقامه آن کار هرکسی نیست. قیام، بپاخواستن، حرکت کردن، اعلام کردن، به همه فهماندن، پرچم آن را بدست گرفتن و ترویج کردن است.
خدایا کمکم کن تا نماز را اقامه کنم، أالّذین إن مکنّاهم فی الارض أقاموا الصلاه، پس علاوه بر وظیفه شرعی خواندن نماز، وظیفه مهم تر اقامه نماز است. خلاصه و عصاره همه عبادات نماز است، و ارزش و اعتبار همه اعمال به نماز است، إن قُبلت قُبِلَ ماسواه و إن ردُت رُدّ ماسِواه؛
و جَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ – دوری از لغزش ها و گناهان
هفوات، وسوسه های نفسانی و شیطانی است، آثام، گناه، معصیت و ارتکاب حرام است، هر دو خطرناک است.
وسوسه، ایجاد دودلی می کند بین اطاعت و بندگی خداوند و اطاعت شیطان؛ گاهی نفس از شیطان تبعیت می کند و مرتکب معصیت می شود، خدایا از هر دو لغزش و گناه دورم کن.
لغزش، خطا و گناه مانع رشد انسان در مسیر سیر الی الله است، بازهم باید خدا به انسان کمک کند و الا انسان نمی تواند از پس شیطان بر آید، چون شیطان قسم خورده که انسان را فریب دهد و منحرف کند، قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لأغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (ص/82)، چگونه انسان را فریب می دهد؟ با دنیا و زینت های آن، لأزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأرْضِ وَلأغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِين(حجر/39)، در مقابلدشمن شماره یک انسان، باید از خدا کمک گرفت. وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّي(یوسف/53)، مگر اینکه خدا کمک کند، لذا و جَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ، خدایا تو مرا از لغزش و گناه در این روز دورم کن.
و ارْزُقْنی فیهِ ذِكْرَكَ بِدوامِهِ- توفیق ذکر
ذکر، حلقه اتصال با خداست، ذکری ارزش دارد که تداوم داشته باشد؛ ذکر، یک توفیق می خواهد، تداوم ذکر توفیق جداگانه ای می خواهد. کسی که ذکر را باور داشته باشد و شیرینی آن را درک کرده باشد حتما دائم الذکر خواهد شد؛ اگر ذکر دوام داشته باشد انسان را به مقام عبودیت می رساند.
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى (طه/124)، ترک ذکر، معیشت سخت و محشور شدن بصورت نابینا را به دنبال دارد.
کم ز خروسی مباش، مشت پری بیش نیست از سر شب تا سحر ، ذکر خدا می کند…
سبوحٌ قدوسٌ هنگام سپیده دم خروس سحری، دانی که چرا همی کند؟!!!