اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وكَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ و العِصْیانَ و حَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ و النّیرانَ بِعَوْنِكَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.
خدایا در این روز احسان را محبوب من گردان و از فسوق و نافرمانی متنفرم کن. غضب و آتش جهنم را بر من حرام کن به کمک و یاری ات ای فریادرس فریادخواهان
********************
اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ- احسان و نیکی
خدایا کاری کن که خوبی ها را دوست داشته باشم و از بدی ها و زشتی ها بدم بیاید.
خوبی و بدی باهم متضادند لذا باهم جمع نمی شوند و لازمه دوست داشتن خوبی ها، تنفر از بدی هاست.
خدایا محبوب کن برای من= محبوب من قرار بده! خیلی مسئله فرق می کند بین این که محبوب من است و تو(خدا) محبوب من کن
چون چیزی را اگر من دوست داشته باشم معلوم نیست الف) به دست می آورم یا نه؟ ب) به صلاح می باشد یا خیر؟
در حقیقیت این فراز از دعا به ما می آموزد که اگر چیزی را می خواهی- دوست داری، به خدا بگو برایت فراهم کند؛ در این صورت اگر او فراهم کرد، مطمئن باش آن چیز از هر جهت خوب است.
اگر انسان به خدا اعتماد کند، بهترین ها را برایش در نظر می گیرد.
خدایا تو محبوب من قرار بده احسان را
احسان از ریشه ” ح س ن” حُسن است به معنای زیبایی، خوبی، نیکی و…. در مقابل سوء و قبح
احسان و نیکوکاری دو معنا دارد:
الف) انجام یک عمل به صورت نیکو؛ این که انسان وقتی کاری انجام می دهد ، آن را خوب و کامل انجام داده و ناقص نباشد.
الذی احسن کل شی خلقه(سجده/7) کسی که(خدایی که )هر چیز را که آفرید نیکو آفریده- این همان نظام احسن آفرینش است
قیمه کل امرء ما یحسنه: قیمت و ارزش هر انسانی به اندازه کارهایی است که به نحو نیکو(کامل) انجام می دهد.
ب) کاری نیکو انجام دادن؛ این معنا بسیار عالی است و پاداش دارد؛ این که انسان به دنبال انجام کارهای نیک و شایسته و خوب باشد.
(إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا ، کهف/30)
قُل یا عبادی الذین امنوا اتقوا ربکم للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه(زمر/10)
ج) کارهای پسندیده و نیکو برای دیگران انجام دادن که دو علت دارد: یا برای رضای خداست که کاملا پسندیده است. (أحسن کما أحسن اللهُ إلیک، قصص/77) یا برای ریا و جلب رضایت مردم است، که کار ناپسندی می باشد.
قرآن ایمان و عمل صالح را أحسن عملاً می داند. (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا، کهف/30)
خداوند به احسان و بخشش نسبت به دیگران امر کرده، لذا جزء وظایف یک مومن می باشد. (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ، نحل/90)
ملاک و معیار در احسان خداوند است لذا انفاق اگر فی سبیل الله باشد انسان را از هلاکت نجات می دهد. (وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا، إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. بقره/195)
ریاکار کسی است که ایمان به خدا و آخرت ندارد و همنشین شیطان می باشد.. (وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا، نساء/38) لذا احسان کننده برای جلب رضایت دیگران، خسر الدنیا والاخرۀ است؛ چون در دنیا مالش از بین رفته و در آخرت هم، خدا و پاداش را از دست می دهد.
این که از خدا می خواهیم حَبّبْ الیّ؛ به این دلیل است که چون انسان معمولا حب ذات و نفس دارد؛ پس حب و احسان نسبت به دیگران، نیاز به ایثار، فداکاری دارد.
انسان درصورت گذشتن از بخل، حرص و حب خویش، به مقام رستگاری می رسد. (لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا، آل عمران/92)
پس معنای این فراز از دعا می شود: خدایا احسان به غیر را محبوب من گردان؛ چون الف) انسان از حب نفس و غیره بیرون می آید. ب) انسان محسن، محبوب خدا می شود.(والله یحب المحسنین (آل عمران/134)
وكَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ – اصرار بر گناه
اگر انسان از فسق و عصیان کراهت داشته باشد، محبوب خداوند و هدایت یافته است. (كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ، حجرات/7) ولی اگر فسق و عصیان را دوست داشته باشد و لذت ببرد، به سختی می تواند آن را ترک کند.
حَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ
اگر خداوند غضب کند، نیران و عذاب می آید و از آنجایی که خداوند شدیدالعقاب است (وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ، آل عمران/11) سخط و عذاب، ترس دارد.
نیران یکی از عذاب های جهنم است. (يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ، الرحمن/44)
چه کسانی از آتش جهنم در امانند؟ شکرگزاران نعمت های پروردگار و … (مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا، نساء/147)