با تقويت تفكر مثبت در جوانان مىتوان صفات نيك و خصلتهاى زيبا را در وجود آنها ايجاد كرد. آن گاه با فضاسازى مناسب و به وجود آوردن بسترهاى لازم، آنها را به تكرار رفتارهاى مثبت متمايل كرده و آن رفتارها را به صورت عادات پايدار در وجود آنان در آورد. بخشى از انديشههاى مثبت در كلام امام جعفر صادق عليه السلام عبارتند از:
الف) زيارت دوستان و تقويت حس هميارى: آن حضرت نيكى به دوستان و ديدار آنان را برترين عبادت برشمرده و فرمود: «ما يعبد الله بمثل نقل الاقدام الى بر الاخوان و زيارتهم; خداوند به چيزى همانندگام برداشتن در راه نيكى به برادران دينى و ديدار و زيارت آنها عبادت نشده است»
ب) انس با خدا: چه زيباست كه جوانان پاك هميشه خدا را بهترين انيس خود بدانند و در سختىها او را همدم و پناهگاه خويش بر گزينند. آن حضرت فرمود: «آنسو بالله واستوحشوا مما به استانس المترفون; (17) [انسانهاى با ايمان] با خدا انس گرفتهاند و از آنچه كه مال اندوزان و دنيا پرستان به آن انس گرفتهاند، در هراسند.» آرى آنان از نعمتهاى خداوندى بهره مىبرند، اما به آنها دل نمىدهند. آنان دلبسته خدا بوده و با ياد او آرام مىشوند.
ج) پايدارى در راه هدف پايدارى در راه ايمان و عقيده از عوامل توفيق و پيروزى است. يك جوان آن گاه به آرزوهاى مشروع و دلخواه دست مىيابد كه پشتكار و استقامت داشته باشد. مهمترين آرزوى هر جوان نيل به سعادت حقيقى و قرب پروردگار - كه جلوه تمام كمالات، زيبائىها و خوبىهاست - مىباشد. پيشواى صادق شيعيان فرمود: «لو ان شيعتنا استقاموا لصافحتهم الملائكة و لا ظلهم الغمام و لاشرقوا نهارا و لاكلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم و لما سالوا الله شيئا الا اعطاهم; (18) اگر شيعيان ما در راه حق استقامت ورزند، فرشتگان با آنان دست مىدهند. ابرهاى رحمتبر آنها سايه مىافكند. مانند روز مىدرخشند، از زمين و آسمان روزى مىخورند و آنچه از خدا بخواهند، به آنها عطا مىكند» د) دستگيرى از افتادگان: معلى بن خنيس مىگويد: «امام صادق عليه السلام در شبى بارانى از خانه به سوى ظله بنى ساعده رفت. به دنبال او رفتم، گويى چيزى از دست او بر زمين افتاد. حضرت گفت:به نام خدا، خداوندا آن را به ما بازگردان. به نزديك رفته سلام كردم.
فرمود: معلى تو هستى؟ عرض كردم! آرى فدايتشوم! فرمود: با دستخود زمين را جست وجو كن، هر چه يافتى آن را به من بازگردان.
معلى مىگويد: نانهاى زيادى روى زمين افتاده بود. يكى يكى، دوتا دوتا پيدا مىكردم و به آن حضرت مىدادم. كيسهاى پر از نان همراه آن حضرت بود و از سنگينى آن را به زحمتحمل مىكرد. عرض كردم: اجازه دهيد آن را من بياورم؟ فرمود: من از تو شايسته ترم، ولى با من بيا. به ظله بنى ساعده رسيديم. گروهى را ديدم كه در خواب بودند. آن حضرت يك يا دو قرص نان را در زير سر آنان مىگذاشت. توزيع نان به آخرين نفر كه تمام شد، بازگشتيم. عرض كردم: فدايتشوم! آيا اينها شيعه هستند. فرمود: اگر شيعه بودند حتى در نمك طعام نيز با آنان مواسات و از خود گذشتگى مىكردم.» (19)
ه) توجه به غذا: يك جوان مسلمان همچنان كه به سلامت روح خود مىانديشد، در پرورش جسم نيز كوشا است او فردى ضعيف البنيه، كسل و منزوى نيستبلكه به بهداشت غذاى خويش در كنار بهداشت روانش توجه دارد. از راه تغذيه صحيح و ورزش جسم خود را تقويت مىكند و از راههاى مختلف نشاط خويش را به دست مىآورد، اما در عين حال به حلال و حرام بودن غذايى كه مىخورد توجه كامل دارد و آثار مخرب غذاى حرام و غير مشروع را در وجودش در نظر دارد. امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «شيعتنا لا ياكلون الجرى…و لايشربون مسكرا; (20) شيعيان ما مارماهى نمىخورند … و شراب و مسكرات نمىنوشند»
و) نيك رفتارى با اهل معصيت:
امام صادق عليه السلام فرمود: «لا تقل فى المذنبين من اهل دعوتكم الا خيرا، واستكينوا الى الله فى توفيقهم; (21) در مورد همكيشان گنه كار خود جز خوبى و نيكى چيزى نگو و از خداوند توفيق هدايت آنان را بخواهيد»
ز) در انديشه شغل حلال: عبدالاعلى بن اعين در يك روز تابستانى بسيار گرم در يكى از كوچههاى مدينه امام صادق عليه السلام را ملاقات كرده و به آن بزرگوار عرضه داشت: «فدايتشوم! با اين مقام و منزلت و رتبهاى كه نزد خداوند داريد و خويشاوندى كه با پيامبر براى شماست، باز هم براى دنياى خويش تلاش مىكنيد و در چنين روز گرمى خود را در فشار و سختى قرار مىدهيد؟! امام در پاسخ فرمود: اى عبدالاعلى! جهتيافتن روزى و درآمد حلال بيرون آمدهام تا از افرادى همانند تو بى نياز شوم.» (22)
ح) برنامه ريزى صحيح در زندگى: امام صادق عليه السلام مىفرمود: «فان الله يعلم انى واجد ان اطعمهم الحنطة على وجهها و لكنى احب ان يرانى الله قد احسنت تقدير المعيشة; (23) خدا مىداند كه مىتوانم به بهترين صورت نان گندم خانوادهام را تهيه كنم، اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزى صحيح زندگى ببيند. »
پي نوشت :
1. التهذيب، ج 8، ص 111.
2.. الكافى، ج 8، ص 93.
3. بحار الانوار، ج 10، ص 295.
4. معجم رجال الحديث، ج 19، ص 325.
5. بحارالانوار، ج 75، ص 237.
6. منية المريد، ص 375; اصول كافى ج 1، ص 25.
7. بحار الانوار، ج 1، ص 214.
8. وسائل الشيعه، ج 12، ص 208.
9.مستدرك، ج 12، ص 69
10 امالى طوسى، ص 303.
11. تحف العقول، ص 301.
12. بحارالانوار، ج 75، ص 237.
13. همان، ج 100، ص 219.
14. روضة الواعظين، ج 2، ص 374.
15. من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.
16. تحف العقول، ص 302.
17. همان، 301.
18. همان، ص 302.
19. تفيسر عياشى، ج 2، ص 107. با استفاده از عبارات شهيد مطهرى.
20. تحف العقول، ص 303.
21. همان.
22. الكافى، ج 5، ص 74.
23. همان، ص 166، و اعيان الشيعه، ج 1، ص 59.
9- تقويت انديشههاى مثبت