1- معاون اول رئیس جمهور اعلام کرد:
هزینههای مراسم تجلیل از احمدینژاد( قرار بود عصر روز جمعه در سالن اجلاس سران برگزار شود) صرف امور خیریه خواهد شد.
2- روزنامه گاردین:
نمایندهای از انگلیس در مراسم تحلیف روحانی حضور نخواهد داشت.
3- معاون ستاد دیه کشور مطرح کرد:
وجود 2800 زندانی مهریه در زندانهای کشور
4- وزیر خارجه یمن ربودن دیپلمات ایرانی را محکوم کرد/ صنعا ربایندگان را تحت پیگرد قرار میدهد
5- رئیس قوه قضائیه:
کسانی که اهل فتنه سال ۸۸ بودند ، دوباره سر برآوردهاند و به جنبش افتادهاند/ اشتباه میکنند چرا که امت تفکرات این گروه را برنمیتابد.
6- سید حسن نصرالله در واکنش به اقدام اخیر اتحادیه اروپا در قراردادن شاخه نظامی حزبالله در لیست سازمانهای تروریستی:
تصمیمتان پوششی برای تجاوزگری اسرائیل است/جز ناامیدی چیزی نصیبتان نمیشود
7- برای چهارمین بار متوالی؛
دادستان مصر دستور بازداشت رهبر اخوان المسلمین و 8 تن از مقامات آن را صادر کرد
8- وزیر خارجه عراق :
بشار اسد بر شورشیان پیروز خواهد شد
موضوعات: "مناسبتها" یا "مذهبی" یا "ملی" یا "انتخابات"
« اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ و جَنّبْنی فیهِ مُرافقةِ الأشْرارِ و أوِنی فیهِ بِرَحْمَتِک الى دارِ القَرارِ بالهِیّتَک یا إلَهَ العالَمین»
«خداوندا مرا در این روز در همراهی و کمک به خوبان و نیکان توفیق ده و از همنشینی و همراهی بدان دورم ساز و به مهر و رحمتت به سرای آرامش که همان بهشت موعود است، در آورم بحق خداوندیت ای معبود جهانیان».
***************************
«اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ»
خداوند در قرآن کریم در مورد ابرار و نیکوکاران ۱۵صفت به کار برده است که به آن اشاره مینماییم: ایمان به خداوند یگانه، ایمان به روز قیامت، ایمان به فرشتگان، ایمان به قرآن، ایمان به پیامبران، نیت خالص برای رضای خداوند، بخشیدن بخشی از اموال به خویشان، کمک به یتیمان، کمک به فقیران، کمک به رهگذران، آزاد نمودن بنده، اقامه و برپاداری نماز ، زکات دادن به مستحقان دادن، وفای به عهد و صبر در برابر شدائد و سختیها.
اگر بخواهیم هر یک از این صفات را شرح دهیم آنگاه است که رابطه متقابل هر یک از این صفات را نسبت به یکدیگر در مییابیم که به نوعی هر یک از این صفات مکمل یکدیگرند، به طور مثال، کسی که به خداوند عزوجل ایمان آورده است نمیتواند بگوید که من به قرآن ایمان ندارم چرا که قرآن است که انسانها را به سوی ایمان به خدا و تعبد و بندگی ذات اقدس هدایت مینماید و کسی که به قرآن ایمان آورده است نمیتواند منکر نماز و زکات گردد چرا که اگر چنین کند دستورات صریح قرآن را در این باره زیر پا گذاشته است.
خداوند در آیه ۱۷۷ سوره بقره می فرماید: “نیکوکاری بدان نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید (زیرا این اثری نخواهد داشت) لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آورده و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و رهگذران و گدایان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحقان برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کارزار و سختیها صبور و شکیبا باشد و به وقت رنج و تعب صبر پیشه کند، کسانی که بدین اوصاف آراستهاند، آنان به حقیقت راستگویان عالم و آنها پرهیزگارانند” که ما نیز از خداوند در این روز میخواهیم که ما را جزء کسانی که پیروی از راه ابرار و نیکان واقعی میکنند و صفات آنان در قرآن آمده است قرار دهد.
شیطان سر دسته اشرار
«و جَنّبنی فیه مرافقه الاشرار»
هر انسانی اگر در انجام عملی از شیطان پیروی نماید به یقین شر آن عمل گریبان گیر او خواهد شد، چراکه شیطان انسانها را امر به کارهای زشت و ناپسند مینماید «إِنَّمَا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ »(بقره ،۱۶۹) یعنی: “این شیطان است که به شما دستور بدکاری و زشتی میدهد و طوری عمل مینماید که سخنانی از روی جهل و نادانی (مانند شرک و ظلم و افترا) به خداوند نسبت دهید". ” که شیطان دشمنی آشکارا برای انسان است «إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ”»(بقره ،۱۶۸) یعنی: “محققا شیطان از برای شما دشمنی واضح و آشکار است" و میخواهد انسان را به ضلالت و گمراهی بکشاند.
به همین دلیل است که خداوند بلند مرتبه میفرماید: «وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ» یعنی: “وسوسههای شیطان را پیروی نکنید" که شیطان عامل هر شری است، پس کسانی که از شیطان و وسوسههای او که همه نافرمانی از دستورات ذات اقدس پروردگار میباشد پیروی کنند جزو اشرار میگردند زیرا آنان هر عملی را که انجام میدهند به دستور شیطان است و شیطان جز شر و فساد انسان را به چه چیز دیگری دعوت نمینماید که ما نیز در این روز از خداوند میخواهیم که ما را از دوستی و رفاقت با شیطان و پیروان و یارانش که عامل هر شر و فتنهای میباشند دور سازد.
نوید جانبخش الهی
“وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِک الى دارِ القَرار ِبالهِیّتَک یا إلَهَ العالَمین “
برای آنکه انسان بتواند به دارالقرار (محل آرامش) یعنی بهشت برین دست یابد لازمه آن این است که صفاتی را که برای ابرار ذکر گردید را دارا باشد و خود را از صفات و حرکات و رذیله اشرار که همه آنها نشأت گرفته از شیطان رجیم و رانده شده از درگاه حق میباشد دور سازد و به قول خداوند تعالی «وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ”»(مائده ،۲) یعنی: ” و یکدیگر را در نیکوکاری و تقوا یاری نمایید نه بر گناه و دشمنی و ستمکاری" که آن هنگام است که خداوند به نیکوکاران و تقواپیشگان اینگونه بشارت میدهد: “(ای پیامبر) به امت بگو: میخواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از اینها، که بر آنان تقوا پیشه کنند نزد خداوند باغهای بهشتی است که از زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید هستند و زنان پاکیزه و آراستهای و (بهتر از همه آنها خشنودی خداوند است) و خداوند به حال بندگان بینا است” (آل عمران ۱۵) که ما نیز در این روز از خداوند به حق خداوندیش درخواست مینماییم که ما را در دارالقرار یعنی بهشت برینش جای دهد و ما را از عذاب و آتش دوزخ در امان بدارد.
**************************************
نماز شب هفدهم ماه مبارک زمضان
نمازهای مخصوصی برای هر شب ماه مبارک رمضان از حضرت علی (ع) روایت شده و ثوابهای زیادی برای هر شبی ذکر فرموده اند. این نمازهای مستحبی تماما دو رکعت دو رکعت خوانده می شود و خواندن آن در حالت نشسته هم جایز است، لکن ایستاده افضل است.
نماز شب هفدهم ماه مبارک رمضان، دو رکعت است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه سوره توحید، و در رکعت دوم بعد از حمد ۱۰۰ مرتبه سوره توحید، و بعد از سلام ۱۰۰ مرتبه ” لا اله الا الله ” است و حضرت علی (ع) درباره ثواب این نماز فرمود: هرکس بخواند، خداوند به او ثواب هزار هزار حج و هزار جهاد عطا می کند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِكَ یا أمانَ الخائِفین
خدایا روزى كن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت، اى
امان ترسناكان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِكَ یا أمانَ الخائِفین
خدایا روزى كن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت، اى
امان ترسناكان
تشكيل خانواده در نگاه خداوند، يعني خيمه زدن در كنار چشمهي « مودّت» و مودّت يعني محبّت عميق، با طراوت، آشكار و پُر سرو صدا
«وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»
سر منشأ اين چشمه جوشان، اقيانوس بيساحلِ مِهر الهي است. خداي رحمنِ رحيم و رئوف لطيف، به ارادهي حكيمانه خود، جذبهاي از اين شعله آسماني را ميان زوجِ جوان قرار ميدهد تا از آينهاي نزديك و به مدد انديشهاي بادوام، هر يك به تماشاي نشانهاي برجسته از آيات جمال و لطف الهي بنشينند. و از دست يار خويش جام مهر الهي بگيرند و كامياب شوند
زن و شوهر با اين دستمايه پُر ارج ميتوانند به همهي آرزوهاي ديگر خود برسند و بهشت آسماني را در زمين به تجربه بنشينند. به شرط آن كه قدرش را بدانند و با هنرمندي از آسيبها نگهداريش كنند. چگونه؟
رهنمود « پيرِ مهر» بهترين راهنما براي عاشقان جوان است:
بالاتر از واقعيات زندگي
بالاتر از واقعيات زندگي، آرزوها و عشقها و احساسات انساني در زندگي نقش دارند. نقششان هم نقش تبعي و درجه دوّم نيست، بلكه نقش اصلي است و ميتواند ملاط اين بناي فخيم و بسيار مستحكم قرار بگيرد.
اين را چگونه بايد تنظيم كرد؟ زن و مرد بايد هر كدام جايگاه خودشان را بشناسند. مرد نسبت به زن و زن نسبت به مرد، نگاهي محبّت آميز و همراه با يك عشق پاك داشته باشند و اين عشق را حفظ كنند؛ چرا كه زايل شدني است، مثل همه چيزهاي ديگر. بايد نگهش دارند و حفظ كنند كه زايل نشود …130
اصل قضيه، عشق است
اگر در زندگي محبّت وجود داشت، سختيهاي بيرون خانه آسان خواهد شد. براي زن هم سختيهاي داخل خانه آسان خواهد شد.131
در ازدواج، اصل قضيه محبّت است. دخترها و پسرها اين را بدانند. اين محبّتي را كه خدا در دل شما قرار داده، حفظ كنيد.132
اين رابطهي انساني، بر اساس محبّت و رابطهي عاطفي استوار است. يعني زن و شوهر بايد به هم محبّت داشته باشند و همين محبّت، همزيستيِ آنها را آسان خواهد كرد. عامل محبّت هم به پول و تشريفات و اين چيزها بستگي ندارد.133
محبّت، خانواده را پايدار ميكند. محبّت مايهي آبادي زندگي است. كارهاي سخت به بركت محبّت براي انسان آسان ميشود. در راه خدا هم اگر انسان با محبّت وارد شود، همه كارها آسان خواهد شد.134
دختر و پسر، عروس و داماد به هم محبّت بورزند؛ چون محبّت آن ملاطي است كه اينها را براي هم حفظ ميكند، در كنار هم نگه ميدارد و نميگذارد از هم جدا شوند. محبّت خيلي چيز خوبي است. محبّت كه بود، وفاداري هم هست
بيوفايي و بيصفايي و خيانت به يكديگر، ديگر نخواهد بود. محبّت كه بود، فضا، فضاي اُنس ميشود. فضاي قابل تحمّل و مورد استفاده و شيرين ايجاد ميگردد.135
هر چقدر بيشتر، بهتر
زن و شوهر هر چه بيشتر به هم محبّت كنند، زيادي نيست. آن جايي كه محبّت هر چه زياد شود، ايرادي ندارد، محبّت زن و شوهر است. هر چه به هم محبّت كنيد، خوب است و خود محبّت هم اعتمادي ميآورد.
اين محبّت زن و شوهر هم جزو محبّتهاي خدايي است. اين از آن محبّتهاي خوب است. هر چه بيشتر شود بهتر است.
زن و شوهر بايد به هم محبّت بورزند. اين اساس خوشبختي است. خوشبختي در اين است كه زن و شوهر همديگر را دوست داشته باشند.136
از محبّت خارها گل ميشود
وقتي محبّت باشد، از محبّت خارها گُل ميشود. اگر چيز ناخوشايندي هم در همسر وجود داشته باشد، وقتي محبّت بود، آن چيزهاي ناخوشايند، به كلّي رنگ ميبازد و محبّت همهي چالهها را صاف ميكند.137
محبّت، دستوري و سفارشي نيست
محبّت، دستوري و فرمايشي نيست. دست خود شماست. شما ميتوانيد محبّت خودتان را روز به روز در دل همسرتان زياد كنيد. چطوري؟ با اخلاق خوب، با رفتار مناسب، با محبّت ورزيدن به او، با وفاداري.138
اگر زن بخواهد شوهرش به او محبّت بورزد، بايد حركت و تلاش كند. اگر مرد بخواهد زنش او را دوست داشته باشد، بايد يك تلاشي انجام بدهد. محبّت محتاج تلاش و ابتكار است.139
محبّت در صورتي خواهد ماند كه طرفين حقوق يكديگر و حدود خود را رعايت كنند و از آن تخطّي و تجاوز نكنند. يعني در واقع هر كدام از اين دو طرف كه دو شريك هستند و با هم زندگي را بنا ميكنند، سعي كنند كه جايگاه خود را در دل و ذهن و فكر طرف مقابل، جايگاه راسخ و نافذي قرار دهند. يعني همان نفوذ معنوي؛ همان ارتباط و پيوند قلبي زن و شوهر. حقوق اسلامي براي اين است.140
اگر بخواهيد اين محبّت باقي بماند، به جاي اينكه از طرف مقابلتان توقّع كنيد كه او مرتّب به شما محبّت كند از دل خودتان بخواهيد كه تراوش محبّت او روز به روز بيشتر شود. محبّت به طور طبيعي، محبّت ميآفريند.141
عشق بازي دِگر و نفس پرستي دگر است
امروز در دنيا تعبير بدي از محبّت ميكنند، اين عِشقي كه تعبير ميكنند، اينها، آن محبّت واقعي نيست. اين، همان حالت هيجان جنسي است كه به يك شكل خاصي آن را ظاهر ميكنند. اين ممكن است در خيلي از موارد پيش بيايد، ارزشي هم ندارد. آن چيزي كه با ارزش است، آن محبّت عميق و صميمي و خدايي و همراه با احساس مسئوليت متقابل بين دختر و پسر است كه بدانند حالا بعد از اين، يك واحدند و يك هدف را دنبال ميكنند. اين، آن محبّتي است كه خانواده بر اساس آن شكل ميگيرد.142
آن محبّتها و عشقهايي كه بر اساس مبانيِ انساني نيست و از روي مسائل ظاهري و شهوات زودگذر است، اينها خيلي پايه و بنيادي ندارد. امّا محبّتي كه بر اساس آن اصل انساني است كه خداي متعال آن را قرار داده، بخصوص اگر چنانچه با شرايطي كه در همين ازدواج اسلامي رعايت شده و توصيه شده است، اگر با اينها همراه باشد، اين محبّت روز به روز بيشتر ميشود.143
منابع:
130. خطبهي عقد مورخهي 22/12/1378
131. خطبهي عقد مورخهي 11/8/1377
132. خطبه عقد مورخهي 17/10/1374
133. خطبهي عقد مورخهي 4/9/1375
134. خطبهي عقد مورخهي 30/7/1376
135. خطبهي عقد مورخهي 24/9/1376
136. خطبهي عقد مورخهي 19/1/1377
137. خطبهي عقد مورخهي 15/1/1378
138. خطبهي عقد مورخهي 30/7/1376
139. خطبهي عقد مورخهي 19/1/1377
140. خطبهي عقد مورخهي 11/12/1377
141. خطبهي عقد مورخهي 19/7/1379
142. خطبهي عقد مورخهي 15/10/1379
143. خطبهي عقد مورخهي 2/1/1380