اولین نشست کارگاهی ارایه سبک زندگی دینی اسلامی با همسران طلاب در مدرسه ی علمیه قدسیه شهرستان بهشهر برگزار شد.
حجت الاسلام غفاری مدیر منظقه پنج حوزه های علمیه ی خواهران در این نشست ضمن بیات آیاتی از قرآن مجید، هدف از خلقت انسان را عبودیت و بندگی بیان داشته و افزود: انسان دریایی از توانمندیها و قابلیت ها است؛ و معیار درجه در آخرت تقوا و پرهیزکاری در دنیا می باشد. “ان اکرمکم عندالله اتقاکم". همچنین تقوا شاخص ارزشگذاری و برتری در انسان است. «انما یتقبل الله من المتقین».
وی تصریح کرد: هدف خلقت زوجین با استناد به آیه ی «و من ایاته ان خلق لکم…. و جعل بینکم مودة» مودت و رحمت می باشد. مودة عشق به معنای واقعی؛و علاقه و کشش بین زن و مرد است که خداوند این حس را بین این دو قرار داده است.
وی خاطر نشان کرد: خلقت زوج از طرف خداوند آیت و نشانه می باشد. «ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ این نشانه ها برای افرادی است که تفکر می کنند». به کار گیری قوه ی تعقل و تفکر به معنای بصیرت چشم و قلب می باشد. یک ساعت تفکر کردن در مورد آیات الهی برتر از 70 سال عبادت کردن است.
مدیر منطقه پنج گفت:اگر انسان گناه کند خداوند توان دیدن آیات را از او می گیرد.” سَاُصرِف…" آیاتم را می گیرم؛ با اشاره ی نزدیک، منظور خداوند همان درک و فهم است. تمام موجودات عالم نشانی از خداوند تبارک و تعالی است. آن چه بین زوجین قرار داده است آیتی از آیات خداوند است. اما این که این آیات چرا دیده نمی شوند دلیلش گناهکاری است.
وی در پاسخ به این سوال که چه نیازی بود خداوند بین زن و مرد مودت قرار دهد اعلام داشت: برای این که شما مردان «لتسکنوا الیها» به وسیله ی زن ها به آرامش برسید. نکته ی ظریفی که در این آیه وجود دارد این است که مردان بایستی از زنان آرامش بگیرند. زن مبدا آرامش است. امام خمینی ره فرمودند: زنان نیمی از جامعه را تشکیل می دهند و تربیت کننده ی نیمی دیگر از افراد جامعه هستند. زن سکان دار آرامش در خانواده است و می تواند محیط را آرام یا ملتهب کند. مردان بزرگ از دامن زنان بزرگ جامعه برخاسته اند.
وی افزود: باید سعی شود موقعیت زن در اجتماع تثبیت شود. لازمه ی داشتن خانواده ی بزرگوار و دریادل وجود آرامش در خانواده است. در خانواده ی ملتهب هرگز رشد و پویایی احساس نمی شود. علل ناهنجاری اجتماعی ناشی از خانواده است. خانواده های متزلزل افراد ناهنجار را وارد اجتماع می کنند.
حجت الاسلام غفاری با بیان این که در این شرایط وظیفه ی حوزویان چیست اظهار داشت: مشاعل هدایت بایستی بسیار دقیق باشند؛ چون حوزویان تابلوی دین هستند و اشراف بیشتری به مسایل و آموزه های دین دارند و می دانند دین چه اکسیری است و چه می کند. آموزه های دینی نقشه ی راه است. یک حقیقت، یک قانون اساسی زندگی است. حوزه بایستی این آموزه ها را آموزش و انتقال دهد. خانواده مکان بسیار مناسبی است تا آموزه های یاد گرفته شده را در آن پیاده کنیم تا ملکه ی ذهن شود. دیگران باید با دیدن ما علاقه مند به زندگی شوند. طلبه به فکر آخرت است، هم اطلاع دارد هم انگیزه برای زندگی. بنابراین خودمان بایستی ابتدا هدایت شده باشیم تا بتوانیم هدایت کنیم. ما طلبه ها بایستی اعتقادات و اخلاق مردم را اصلاح کنیم.
وی ضمن بیان روایتی از امام صادق علیه السلام که فرمودند: کاری نکنید که عاق فرزند شویم، افزود: بچه ها مانند موم در دست ما هستند و می توانیم آن ها را هر طور که می خواهیم بسازیم. خانواده ها و فرزندانشان در جامعه سه دسته اند: 1.دیکتاتوری، 2.بی تفاوت، 3.مسئولیت پذیر. از مهم ترین مسایل در تربیت یک فرد وراثت (ارثی) و تربیت (اکتسابی) می باشد. خانواده های مذهبی به نگاه، گفتار، کردار، رفت و آمدها و… با نظر به الگوی آموزه های دینی خیلی دقت دارند. مهمترین منابع آموزه های دینی عبارتند از قرآن، احادیث، سیره ی پیامبر و اهل بیت.
مدیر منطقه پنج خاطر نشان کرد: تمام اعمال و رفتار ما بایستی حساب شده باشد. در برابر امر الهی نباید تکبر ورزید بلکه باید تواضع نمود.
موضوعات: "فرهنگی" یا "مسابقات"
سبک زندگی تابع تفسیرمان از زندگی است
رفتار اجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است: هدف زندگى چیست؟ هر هدفى که ما براى زندگى معین کنیم، براى خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعى، متناسب با خود، یک سبک زندگى به ما پیشنهاد میشود. یک نقطهى اصلى وجود دارد و آن، ایمان است. یک هدفى را باید ترسیم کنیم - هدف زندگى را - به آن ایمان پیدا کنیم. بدون ایمان، پیشرفت در این بخشها امکانپذیر نیست؛ کارِ درست انجام نمیگیرد. حالا آن چیزى که به آن ایمان داریم، میتواند لیبرالیسم باشد، میتواند کاپیتالیسم باشد، میتواند کمونیسم باشد، میتواند فاشیسم باشد، میتواند هم توحید ناب باشد؛ بالاخره به یک چیزى باید ایمان داشت، اعتقاد داشت، به دنبال این ایمان و اعتقاد پیش رفت. مسئلهى ایمان، مهم است. ایمان به یک اصل، ایمان به یک لنگرگاه اصلى اعتقاد؛ یک چنین ایمانى باید وجود داشته باشد. بر اساس این ایمان، سبک زندگى انتخاب خواهد شد.
باطن فرهنگ غربی، سبک زندگی مادی شهوتآلودِ هویتزدا و ضد معنویت است
یکى از خصوصیات فرهنگ غربى، عادىسازى گناه است؛ گناههاى جنسى را عادى میکنند. امروز این وضعیت در خود غرب به فضاحت کشیده شده؛ اول در انگلیس، بعد هم در بعضى از کشورهاى دیگر و آمریکا. این گناه بزرگِ همجنسبازى شده یک ارزش! به فلان سیاستمدار اعتراض میکنند که چرا او با همجنسبازى مخالف است، یا با همجنسبازها مخالف است! ببینید انحطاط اخلاقى به کجا میرسد. این، فرهنگ غربى است. همچنین فروپاشى خانواده، گسترش مشروبات الکلى، گسترش مواد مخدر.
من سالها پیش - در دههى 30 و 40 - در منطقهى جنوب خراسان، بزرگان و افراد صاحب فکر و پیرمردهائى را دیدم که یادشان بود که انگلیسها چگونه تریاک را با شیوههاى مخصوصى در بین مردم رائج میکردند؛ والّا مردم تریاک کشیدن بلد نبودند؛ این چیزها وجود نداشت. این افراد یادشان بود، سراغ میدادند و خصوصیاتش را میگفتند. با همین روشها بود که مواد مخدر بتدریج در داخل کشور توسعه پیدا کرد. فرهنگ غربى اینجورى است.
فرهنگ غربى فقط هواپیما و وسائل آسایش زندگى و وسائل سرعت و سهولت نیست؛ اینها ظواهر فرهنگ غربى است، که تعیینکننده نیست؛ باطن فرهنگ غربى عبارت است از همان سبک زندگى مادىِ شهوتآلودِ گناهآلودِ هویتزدا و ضد معنویت و دشمن معنویت. شرط رسیدن به تمدن اسلامىِ نوین در درجهى اول این است که از تقلید غربى پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سالهاى متمادى، یک چیزهائى را عادت کردهایم تقلید کنیم.
بنده طرفدار این نیستم که حالا در مورد لباس، در مورد مسکن، در مورد سایر چیزها، یکباره یک حرکت جمعى و عمومى انجام بگیرد؛ نه، این کارها باید بتدریج انجام بگیرد؛ دستورى هم نیست؛ اینها فرهنگسازى لازم دارد. همان طور که گفتم، کار نخبگان است، کار فرهنگسازان است. و شما جوانها باید خودتان را براى این آماده کنید؛ این، رسالت اصلى است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
خانم میرکریمی مدیر مدرسه علمیه الزهرای (س) گرگان در جمع مبلغین این مدرسه با اشاره به اهمیت تبلیغ در ایام محرم و با استناد به دعای بیستم از دعای مکارم الاخلاق امام زین العابدین (ع) که می فرمایند:.. وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ ، خطاب به مبلغین بیان داشت: این فراز از دعا وظیفه ما را نسبت به جامعه به عنوان هادیان طریق الی الله و مبلغین دین اسلام بیان می نماید که از خداوند استمداد نمایید تا مجرای خیر برای دیگران باشید و این امر را کوچک نشمارید . در ایام محرم الحرام ، صرف شرکت در عزاداری جهت کسب مقامات کافی نیست بلکه باید در این عرصه تبلیغ نمایید تا به مقاماتی دست پیدا کنید و توجه داشته باشید که اگر توفیق تبلیغ دراین ایام را کسب نمودید ، عمل خود را با منت نهادن بر دیگران از بین نبرید .
وی در ادامه بر اهمیت تبلیغ تاکید نمودند و تصریح کرد: از پیامبر خدا(ص) وارد است که می فرمایند: (مَنْ أَحْيَا أَرْضاً مَيْتَةً فَهِيَ لَهُ )هر کس زمین مواتی را برای کشت آماده نماید ، آن زمین متعلق به خودش می شود.اگر در جمع تبلیغی که حضور پیدا می کنید ، موجب هدایت حداقل یک نفر شوید و بتوانید در یک نفر اثر نمایید و او را در مسیر صراط مستقیم داخل کنید تا زمانی که زنده است دعای خیر او و خانواده اش پشت سر شما خواهد بود.
وی افزود: درعرصه تبلیغ توجه به دو امرحائز اهمیت است : ابتدا گزینش مخاطب ( مخاطبین چه کسانی باشند) و محتوای تبلیغ ما چه باشد؟ در انتخاب مخاطب ، بیشتر دنبال جوانان باشید .در جوانی بیداری انسان زودتر و راحت تر انجام می پذیرد. در بخش محتوای تبلیغ هم سعی کنید که این نهضتی که عمیق و عقلانی و عاشقانه وعارفانه است را با تحریفات مخلوط نکنید و کوچکترین کلمه ای که باعث شود اهداف امام حسین (ع) گم ویا کوچک شمرده شود بیان ننمایید.
مدیر محترم این مدرسه خاطر نشان کرد: در مجالس عزاداری باید فرهنگ عاشورا احیاء شود. فرهنگ عاشورا عبارت است از مجموعه مفاهیم ، سخنان ، اهداف ، انگیزه ها و شیو ه های عمل ، روحیات و اخلاقیات که در جریان عاشورا و کربلا بوجود آمد. دشمنان دین می خواهند صورت عزاداری حفظ بماند اما رسم عزاداری ها و خاصیت تحریک پذیری را عوض کنند و حماسه عاشورا به مرثیه سرایی عاشورا تبدیل گردد.
وی ادامه داد: به جهت محتواتبلیغ باید دقت کنید که جان انسان مثل ظرفینیست که هرچیزی می توان در آن ریخت زیرا انسان متناسب با آن واکنش نشان می دهد.لذا مبلغ باید نکاتی را مطرح کند که با طبیعت انسان سازگار باشد. مطلبی را وارد دل انسان کند که دل انسان آن را بپذیرد و موافق با فطرت انسان باشد. .کلام ائمه(ع) و پیامبر اکرم(ص) برای همه آشنا و مطابق با فطرت می باشد و با هرگونه تحریف شنونده از شما نمی پذیرد..
وی در پایان خاطر نشان کرد: پیام کربلا هم باید شنیده شود ، هم در ک شود و هم به آن عمل شود و هم به دیگران انتقال داده شود. در پذیرش و انتقال پیام اگر صاحب نظر نبودیم حداقل دارای استدلال باشیم. با عقل و منــطق با مردم حرف بزنیم و مردم را اقناع نمایید. در مسائل عاشورا به بُعد حماسه پردازی زنان در کنار حماسه پردازی مردان پرداخته شود. سعی شود در برابر سوالات ، خود را آماده پاسخگویی درست نموده و در برابر شبهات خوب دفاع نماییم و مسائل اسلامی را شفاف و عقل پسند بیان نماییم ، چرا که بالاترین ارزش اسلامی اگر بد دفاع شود خراب می شود.
آیت الله نورمفیدی نماینده ولی فقیه در استان گلستان در جمع طلاب مدرسه علمیه الزهرای (س) گرگان ، به توضیح و شرح فرازی از دعای مکارم الاخلاق امام زین العابدین (ع) آنجا که می فرمایند: وعبِّدنی لک و لاتفسد عبادتی بالعجب …. به بحث پیرامون معنای عبودیت پرداخته و با استناد به مفردات راغب آن را عبارت از اظهار تذلل انسان در حیطه ی شئون زندگی خود ( چه در اخلاق ، چه در رفتار و چه در ضمیر قلب و باطن) در مقابل ذات اقدس الهی دانستند که خودش را دربست در اختیار خدا قرار دهد.
وی افزود: حضرت زین العابدین (ع) از خداوند درخواست می کند که مرا بنده خودت قرار بده( عبدنی لک ..) چرا که انسانها گرفتار بندگی های بسیاری هستند و خیلی از مسائل انسان را به بردگی و تسلیم در برابر خودش می کشاند .از امام صادق (ع) وارد است که پیرامون اهمیت بندگی خدا فرمودند : لیس العباده هی السجود و لا الرکوع انما هی طاعه الرجال ، من اطاع مخلوقاً فی معصیت الخالق فقد عبد .عبادت فقط رکوع و سجود نیست. اگر انسان از فردی اطاعت کند که او برخلاف امر خدا انسان را به کاری فرمان دهد و آن کار معصیت ذات الهی باشد آن بندگی غیر خداست و نیز از پیامبر اکرم (ص) روایت است که می فرمایند: افرایت مَن اتخذ الهه هوی .
وی خاطر نشان نمود: در ادامه ی این فراز از دعا ، حضرت زین العابدین (ع) از خداوند تقاضا می کنند که او را از خطر عجب حفظ نماید ( ولا تفسد عبادتی بالعجب) .عجب به این معناست که انسان با کنار زدن شیطان مبادرت به انجام کار خیر کند ولی بعداز انجام کار به خود مغرور شده و این کار در نظر وی بزرگ جلوه نماید و نیز خود را در راه بندگی خدا بی تقصیر بداند .در روایات وارد است که ائمه معصومین (علیهم السلام) عجب را موجب هلاکت انسان می دانند در روایتی از پیامبــــــــــــر (ص) است که می فرمایند: خداوند به حضرت داوود وحی نمود که به گناهکاران مژده بده و صدیقین را بترسان. به گناهکاران بگو من توبه آنان را می پذیرم و به صدیقین بگو که مبادا گرفتار عجب شوند اگر انسان گرفتار این حالت نفسانی شود که خیال کند آنچه لازمه بندگی خدا بوده انجام داده این موجب هلاکت انسان می شود.
سلام بر نانع ابن هلال، هلال شب عاشورا
قاری و کاتب و حافظ قرآن بود. از کوچه های کوفه که می گذشت زیبایی چهره و ملاحت و فصاحتش، چشم ها را خیره می کرد. تیر اندازی را از علی (علیه السلام) آموخته بود و همراه او بود در جمل و نهروان و صفین. شامگاه کربلا همچون ماه بنی هاشم، نگهبان دیگر سوی خیمه های حسین (علیه السلام) بود.کمانی با هفتاد تیر همراه داشت و بر روی همه تیرها اسمش را نوشته بود. به تیرهای خود عده ای را به جهنم فرستاد تا انبوه لشکر محاصره اش کردند و هر دو بازویش را شکستند. عاقبت شمر با خنجر شیطانی خود پیش از حسین(علیه السلام) سر از تن او جدا کرد.
سلام بر سعدبن حنظله میدان دار میدان
مردی 45 ساله، بلند قامت، با بازوان ستبر و سیمایی آفتاب خورده. شب عاشورا با نمایش شیوه سوارکاران ورزیده و گاه مزاح و خنده بر اطمینان قلب یاران می افزود. همگان میدان داری اش را انتظار می کشیدند که سرانجام اتفاق افتاد. از هر طرف موجی در سپاه دشمن می افکند تا آن که با محاصره ای سنگین و سخت، تکبیر گویان بر زمین افتاد. سر خود را که بر زانوی امام(علیه السلام) دید، از ایشان خواست نزدیک تر شود تا مشامش بوی بهشت را پیشاپیش حس کند.
سلام بر مسلم بن اوسجه، تاریخ مجسم نبرد
80 بهار از عمر پربرکت او می گذشت و محاسنش به تجربه جنگ احد، حنین، آزربایجان، جمل، صفین و نهروان سپید بود آنقدر شیرین کلام بود که او را ابو جمل یعنی مهتر زنبوران می خواندند. پنج بار قرآن را با تلاوت علی(علیه السلام) شنیده بود و پیش از دیگران از ظرائف قرآن می دانست. آنقدر شجاعانه می جنگید که علی(علیه السلام) اورا برادر خوانده بود.سپاه عمر سعد با شهادت او جشن گرفتند.