« يُرِيدُونَ اَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِاَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّـهُ إِلَّا اَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ/ سوره توبه -32»
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولنگه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری
تورق صفحات کتاب تاریخ بشریت از روزهای نخستین تا به امروز بازگوکننده یک صحنه همیشگی از تقابل حق و باطل از طریق پنهانسازی حق با روشهای نخنما شده انکار تا تمسخر و تهدید و تطمیع میباشد. بهطوریکه نبوده است مگر آنکه هرگاه پیامبر و منادی حق و رهایی از ظلم ظهور مینموده، منکران حق که حیات مادی و اجتماعی خود را در بسط جهل و تاریکی برای استعمار و استثمار جوامع میدانستند، بعد از عدم موفقیت در سرکوب او از طریق شکنجه و اذیت به تمسخر و تخریب شخصیت او بهعنوان ساحر و مجنون تا معرفی اندیشههای او بهعنوان دروغ و فریبدهنده مردم و بر هم زننده نظام اجتماعی میپرداختند.
بر اساس همین سنت دیرینه دشمنی با حق و اندیشههای ناجی بشریت از تاریکی جهل و جهالت، زمانی که ندای بیداری و فرار از جهل بهسوی روشنی ابدی از حنجره دلسوزترین مخلوق خالق عالم به مخلوقین حضرت رحمة للعالمین با ندای «اقراء باسم ربک» جهان را فراگرفت، کوردلان و مستبدان تاریخ شروع به ممانعت از رسیدن این ندا به گوش و جان عالمیان شدهاند و در این مسیر از تهمت ساحریت تا مجنون بودن پیامبر رحمت تا جنگهای گروهی و طائفه ای مضایقه نگردند؛ اما آنچه در تاریخ ماندگار ماند، آموزههای انحرافی و ابوجهلها و ابی سفیان ها و یزیدیان نبودهاند؛ بلکه به تعبیر خالق هستی در قرآن «هو الذی ارسل رسوله باهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» نام اسلام و نبی اسلام محمد مصطفی (ص) بوده است. شخصیتی که حتی بزرگان اندیشه غرب مانند «ویل دورانت، کارل مارکس، آلفرد گیوم، ژان ژاک رسو و …» علیرغم عدم مسلمانی، نتوانستند از بزرگی نام و اندیشه او به بهعنوان مصلح بزرگ تاریخ بشریت بهراحتی گذر کنند و نامی از بزرگی او به میان نیاورند. بهراستیکه بقاء نام محمد(ص) و اسلام راستین، اراده الهی است که فوق ارادهها میباشد.
با رشد فکری جامعه بشریت و بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع بیداری نوین در سطح اندیشههای بشری و به تعبیر میشل فوکو سرآغاز دوره پستمدرن و توجه مجدد به آموزههای متافیزیکی و بالتبع سرعت گرفتن انتشار آموزههای اسلامی در میان همه جوامع، بهطوریکه هرچند امروزه اسلام از حیث پیروان دومین دین در سطح جوامع انسانی بعد از مسیحیت است؛ اما به تعبیر و مطالعات خودشان در سال 2030 دین اسلام از حیث پیروان در میان ادیان، دین اول خواهد بود تا جایی که آن ها بیان داشتهاند، روزی خواهد آمد که مردم فرانسه میبایستی با صدای اذان مسلمانان از خواب بیدار شوند؛ سرآغازی دیگر برای مبارزه با اسلام اصیل و حیاتبخش از سوی مخالفان حیات انسانی شکل گرفت تا جایی که ساموئل هانتینگتون را بر آن داشت در نظریه جنگ تمدنها خود برای نجات حیات تمدن انسان محورانه غرب، هدف پیکان خود را بهعنوان هژمون رقیب در جامعه انسانی رو به اسلام عزیز قرار دهد. لذا باید گفت سرتاسر صفحات تاریخ گویایی تقابل همیشگی استثمارگران بشریت از طریق بسط جهل با چهرههایی زیبا و فریبنده و در خواب غفلت نگهداشتن انسانهای پاکفطرت و غبارآلود نمودن صحنه زندگی بوده است و اقدام به آتش کشیدن قرآن در سوئد تا بازنشر توهینآمیز به چهره آسمانی و قدسی نبی اسلام در نشریه ضد دینی «شارلی ابدو» فرانسه؛ بر همین سنت دیرینه تقابل حق و باطل است.
اما نکته مهم امروز در برخورد با این اقدامات توجه به دو مساله است:
اولا) انسانهای بیدار و حقطلب هرگز نباید در مواجهه با این اتفاقات از خود و آئین خود مأیوس شوند، زیرا پایان و نتیجه این اقدامات همان است که خداوند در سوره توبه آیه 32 بیان داشته و فرمودهاند «یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم و یابی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون» و چه به زیبایی خالق هستی ضعف مستکبران و اقدامات آنان را در جلوی چشمان کوتهبین نشان به سخره گرفته و از آن به خاموش نمودن شعلههای نجاتبخش کلام حق با فوت دهان بهعنوان نماد ضعیفترین قدرت قابل فرض بشریت، تعبیر و تبیین نموده است تا به بدخواهان بفهماند در برابر اراده الهی هیچ قدرت تاب و طاقت مقاومت ندارد.
ثانیا) نکته دوم بر اساس آنچه در بیانیه محکومیت این اقدام از سوی مقام معظم رهبری آمده است، سؤال از چرایی بروز و ظهور مجدد این حرکت در شرایط فعلی جهان بشریت و اسلام است که از یکسو جامعه انسانی شاهد بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بر خواسته از تمدن غرب در قالب جنبش جلیقه زرد در فرانسه تا جریان نودونه درصدی آمریکا و بروز ضعف مدعیان علم و تجربهگرایی و مروجان اومانیسم در تقابل با ویروس کوچکی همچون کرونا هستند و از دیگر سو جامعه اسلامی و بخصوص آسیای غربی شاهد اقدام دور از هر خرد و تحلیل سیاسی امارت در عادیسازی روابط با رژیم کودک کش اسرائیل که دوران اوج ضعف سیاسی، نظامی و اجتماعی خود را در مسیر نابودی همیشگی طی طریق میکند؛ برای احیاء مجدد نقشه خاورمیانه جدید است. لذا باید همگان به این نکته توجه داشته باشیم تا محکومیت اینگونه اقدامات کوته بینانه که سبب جریحهدار شدن احساسات همه مسلمانان شده است ما را از مساله مهم جهان اسلام یعنی تحولات و اقدامات غرب در نجات صهیونیسم از باتلاق نابودی از طریق ایجاد وجاهت اجتماعی با همکاری سران خودفروخته ارتجاع عرب منطقه؛ دور نکند. لذا در پایان ضمن محکوم نمودن این اقدامات ذلیلانه از گروههای افراطی صهیون بینالملل، این شعر گرانسنگ شاعر نامی سرزمین خود را برایشان به نگارش درخواهم آورد که
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولنگه توست عرض خود می بری و زحمت ما می داری
به امید روزی که جامعه بشریت از تمام دسیسههای استعمارگران رهایی یافته و همگان در دولت حضرت یار، مسیر سعادت نهایی را طی کنیم.
بیانیه مدیریت حوزه علمیه خواهران مازندران در محکومیت توهین نشریه فرانسوی به ساحت مقدس پیامبر اسلام