برخي ها ذکر يونسي دارند ﴿لاَّ إِلهَ إِلاّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾، که دعای معروفی است اما برخي ها ذکر يوسفي دارند؛ وجود مبارک يوسف (ع) در تمام آن خطرات آن وقتي که در چاه افتاد صبر کرد. آن وقتي که به زندان افتاد صبر کرد. وقتی که به قدرت، عزت و سلطنت رسيد، عرض کرد پروردگارا ﴿رَبِّ قَدْ آتَيْتَني مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأحَاديثِ … تَوَفَّنِي مُسْلِماً﴾؛ جانم را بگير! اما در حال اسلام.
در حال خطر و بیماری، انسان تقاضاي مرگ بکند هنر نيست؛ اما در کمال قدرت بگويد خدايا! جانم را بگير تفاوت می کند!.
نظر سيدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبايي اين است که یوسف (ع) در آن حال تقاضاي مرگ نکرد، بلکه عرضه داشت خدايا! آن توفيق را بده که من مسلمان بميرم، اين سفارش يعقوب و سایر انبياء (ع) بود که ﴿فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاِّ وَ أَنْتُم مُسْلِمُونَ﴾، آنها که ذکر يوسفي دارند از خدا حُسن عاقبت مي طلبند حُسن عاقبت و حُسن خاتمت از بهترين نعمت هاست.
بخشی از سخنان ارزشمند آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق
منبع: خبرگزاری حوزه