ای أباالحسن! روحم به فدای روح تو و جانم سپر بلای تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خیر و نیکی به سر بری و چه در سختی و بلا گرفتار
شوی![۲۲]
باری، پیشتازترین، خالصترین و کاریترین حمایتگر ولایت و امامت، فاطمه سلام الله علیها بود و هموست که بایستی مقتدا و اسوة ما در عرصة «ولایتمحوری»، «محبتشناسی» و «حجتمداری» در این برهه از زمان واقع شود.
۸- اصل دانشپژوهی خانوادگی
حضرت زهرا سلام الله علیها محیط خانه را به دانشگاهی بینظیر در عرصة تعلیم معارف اسلامی مبدل ساخته بود؛ از تعلیم فرزندان گرفته تا تعلیم مردمان و تشکیل کلاسهای دینی ـ علمی در خانه. او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ مقامی که تنها از آنِ پیامبر و اهلبیت پاکنهاد اوست. او عمری را با تلاشی بیامان، در نهایت مهربانی و دلسوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دینباوران پرداخت.
این روایت تاریخی که گزارشگر آن مولای متقیان علی علیه السلام است، نمایانگر جلوهای از رحمت بیکرانه و تلاش خستگیناپذیر فاطمه سلام الله علیها در مقام تعلیم و تربیت میباشد:
روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها رسید و گفت: «مادر پیری دارم که در مسایل نماز، سؤالات فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعی را از شما بپرسم».
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «بپرس!» آن زن، مسایل بسیاری طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید.
در ادامة گفت و شنود، آن زن از کثرت پرسشها خجالت کشید و گفت: «ای دختر رسول خدا! از اینکه فراوان خدمت میرسم و با سؤالاتی فراوان شما را به زحمت میاندازم، معذرت میخواهم!»
فاطمه سلام الله علیها فرمود: باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش میآید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و به پاداش آن، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟
گفت: «خیر». حضرت ادامه داد: من در ازای هر مسالهای که پاسخ میدهم، بیش از فاصلة بین زمین و عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش میگیرم؛ پس سزاوار است که بر من سنگین نیاید.[۲۳]
۹- اصل عفتورزی و عفافمحوری
پیامبر(ص) روزی از جمع مسلمانان حاضر در مسجد سؤال پرسیدند: «چه روش و سیرهای برای زندگانی بانوان بهتر است؟»
هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی میداد؛ اما هیچ جوابی پیامبر را قانع نمیساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پرذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این سؤال دقیق از سطح عمومی اندیشة مردان فراتر است. از این روی، در بحبوحة اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانة زهرا سلام الله علیها که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا سلام الله علیها در پاسخ سؤال پدر فرمودند:
برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند.[۲۴]
سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح نمود. پیامبر دانستند که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این روی پرسیدند: «این جواب را از که آموختی؟» سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.
پیامبر در این هنگام فرمودند: پدرش به فدایش باد. …به راستی که فاطمه پارهای از وجود من است.[۲۵]
این روایت معروف با عبارتهای مختلفی، در منابع پرشماری از کتابهای حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی موجود است.[۲۶]
استفادة حضرت زهرا سلام الله علیها از کلمة «خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیرة مذکور یک رُجحان و مزیت است؛ به دیگر سخن، حضرت فاطمه سلام الله علیها در مقام بیان یک امر ایدهآلی و ترجیحی میباشند؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و مادامی که ضرورتی پیش نیامده است، عمل به آن بهتر و مطلوبتر است.
فرم در حال بارگذاری ...