شاخصه عدالت، شاخصه ى اخلاق، توحيد، كار را براى خدا انجام دادن، در نگاه به آحاد جامعه، نگاه مهربان و عطوفت بار به همه - همه ى افراد جامعه - داشتن. اميرالمؤمنين به عامل خود مي فرمايد كه: مردم يا برادر دينى تو هستند يا همجنس تو در بشريتند. ببينيد اين نگاه چقدر وسيع است. آحاد بشر؛ نگاه عطوفت بار انسان - انسانى كه اميرالمؤمنين مي خواهد بسازد - نسبت به همه ى آحاد بشر اين است؛ نگاه عطوفت بار.
بعد، نگاه جدى و قاطع نسبت به گناه و تخلف و خيانت. اميرالمؤمنين از نزديكترين نزديكان خود هم تخلف را، خيانت را، انحراف از راه خدا را تحمل نمي كرد. آن عطوفت به جاى خود، آن نگاه قاطع و ضابطه مند به جاى خود. اين نگاه اميرالمؤمنين است. اينها الگوست. ممكن است ما در حركت به سمت اين هدف و اين الگو بتوانيم از ده درجه، دو درجه، سه درجه جلو برويم و بيشتر نتوانيم؛ اما بايد در اين جهت حركت كنيم؛ شاخص ما بايد اين باشد. اين، معناى غدير است. اينى كه ما غدير را زنده نگه مي داريم، فقط به خاطر جنبه ى اعتقادى آن نيست؛ يا جنبه ى مناقبى آن نسبت به وجود مقدس اميرالمؤمنين. اين جنبه هم جنبه ى بسيار مهمى است. فراموش نبايد بكنيم كه جامعه ى ما يك جامعه ى علوى است. آرزوى ما اين است كه در تراز جامعه اى كه اميرالمؤمنين مي خواست بسازد، قرار بگيريم. پس بايستى اين معيارها را رعايت كنيم.
يك بُعد ديگر اين است كه توجه داشته باشيم اميرالمؤمنين با اين موقعيت، با اين وضوحِ معناى امامت آن بزرگوار كه منصوب پيغمبر و منصوب الهى است، آن وقتى كه ملاحظه كرد و ديد كه جامعه ى اسلامى آسيب پذير است و اگر او بخواهد دنباله ى اين حق را بگيرد و مطالبه كند، ممكن است اسلام به خطر بيفتد، كنار نشست. اين هم يك مسئله ى مهمى است. نه فقط كنار نشست - يعنى ادعا را مطرح نكرد كه اختلاف و شق عصاى مسلمين نشود - بلكه همكارى كرد با كسانى كه به نظر اميرالمؤمنين صاحبان منصب حق نبودند - كه بر جامعه ى اسلامى حكومت مي كردند - چون ديد كه امروز اسلام به اين احتياج دارد؛ فداكارى. اين هم يك درس ديگر است براى ما. اين هم درس غدير است، درس علوى است.
ما امروز منطقمان در دنياى اسلام قوىترين منطق است. در اين هيچ شك و شبهه اى نبايد داشت. منطق شيعه، منطق امامت و ولايت در همه ى دورانهاى تاريخ همين جور بوده، امروز هم همين جور است. قوى ترين منطق هاست؛ اما درعين حال ما با اينكه كمال اعتماد را به منطق خود، به روش خود، به منش خود داريم - امروز هم پرچم اسلام دست ملت ايران است - درعين حال همه ى برادران دنياى اسلام را از هر مذهبى كه هستند، به اتحاد و برادرى دعوت مي كنيم، نمي خواهيم اختلاف ايجاد شود. اثبات خود را با نفى ديگران نمي خواهيم بكنيم. اين، بسيار نكته ى مهمى است. اين همان انسجام اسلامى است كه ما اول امسال عرض كرديم. درست همان نقطه اى است كه دشمنان مي خواهند از اين نقطه وارد شوند و دنياى اسلام را از آنچه كه هست، باز هم ضعيف تر كنند. سالهاى متمادى اينها از ضعف دنياى اسلام، ضعف حكومتهاى اسلامى استفاده كردند و هر كار دلشان خواست در دنياى اسلام، در منطقه ى اسلامى انجام دادند. حالا كه ملتهاى اسلام بيدار شدند و در بخشى از امت اسلامى يعنى اين بخش ايران اسلامى يك چنين شكوه و عظمتى به وجود آمده است از اقتدار و حضور مردمى، و ملتهاى ديگر هم روزبه روز بيدارتر مي شوند، امروز استكبار - يعنى همان دشمنان هميشگى - باز اين ويروس اختلاف را مي خواهند با كمال خيانت و رذالت در پيكر بخشهاى اسلامى تزريق كنند؛ اختلافات را تشديد كنند. با اين بايد مواجه شد. اين هم درس غدير است، اين هم درس اميرالمؤمنين است.
كسانى در همان وقت آمدند پيش اميرالمؤمنين كه يا على حق با توست؛ ما مى آئيم چنين مي كنيم، چنان مي كنيم، از تو حمايت مي كنيم، زير بار اينها نرو. اميرالمؤمنين ردشان كرد. خود او اگر مي خواست از حق خود دفاع كند و قيام كند، احتياج به كسى نداشت؛ اما ديد جامعه ى اسلامى تاب تحمل اين اختلاف و درگيرى را ندارد؛ لذا كنار كشيد. اين درس است براى ما.
امروز اختلافات را نبايد زنده كرد؛ نبايد برجسته كرد. نبايد فرق اسلامى مقدسات يكديگر را - كه نقطه ى حساسيت زاى هر فرقه اى همان بخش مقدساتش است - مورد اهانت قرار بدهند. روى نقاط حساس يكديگر انگشت گذاشتن و فشار آوردن، معلوم است تحريك كننده است؛ اين به اختلاف دنياى اسلام منتهى مي شود؛ اين اختلاف نبايد باشد. حرف ما اين است.
بعد، نگاه جدى و قاطع نسبت به گناه و تخلف و خيانت. اميرالمؤمنين از نزديكترين نزديكان خود هم تخلف را، خيانت را، انحراف از راه خدا را تحمل نمي كرد. آن عطوفت به جاى خود، آن نگاه قاطع و ضابطه مند به جاى خود. اين نگاه اميرالمؤمنين است. اينها الگوست. ممكن است ما در حركت به سمت اين هدف و اين الگو بتوانيم از ده درجه، دو درجه، سه درجه جلو برويم و بيشتر نتوانيم؛ اما بايد در اين جهت حركت كنيم؛ شاخص ما بايد اين باشد. اين، معناى غدير است. اينى كه ما غدير را زنده نگه مي داريم، فقط به خاطر جنبه ى اعتقادى آن نيست؛ يا جنبه ى مناقبى آن نسبت به وجود مقدس اميرالمؤمنين. اين جنبه هم جنبه ى بسيار مهمى است. فراموش نبايد بكنيم كه جامعه ى ما يك جامعه ى علوى است. آرزوى ما اين است كه در تراز جامعه اى كه اميرالمؤمنين مي خواست بسازد، قرار بگيريم. پس بايستى اين معيارها را رعايت كنيم.
يك بُعد ديگر اين است كه توجه داشته باشيم اميرالمؤمنين با اين موقعيت، با اين وضوحِ معناى امامت آن بزرگوار كه منصوب پيغمبر و منصوب الهى است، آن وقتى كه ملاحظه كرد و ديد كه جامعه ى اسلامى آسيب پذير است و اگر او بخواهد دنباله ى اين حق را بگيرد و مطالبه كند، ممكن است اسلام به خطر بيفتد، كنار نشست. اين هم يك مسئله ى مهمى است. نه فقط كنار نشست - يعنى ادعا را مطرح نكرد كه اختلاف و شق عصاى مسلمين نشود - بلكه همكارى كرد با كسانى كه به نظر اميرالمؤمنين صاحبان منصب حق نبودند - كه بر جامعه ى اسلامى حكومت مي كردند - چون ديد كه امروز اسلام به اين احتياج دارد؛ فداكارى. اين هم يك درس ديگر است براى ما. اين هم درس غدير است، درس علوى است.
ما امروز منطقمان در دنياى اسلام قوىترين منطق است. در اين هيچ شك و شبهه اى نبايد داشت. منطق شيعه، منطق امامت و ولايت در همه ى دورانهاى تاريخ همين جور بوده، امروز هم همين جور است. قوى ترين منطق هاست؛ اما درعين حال ما با اينكه كمال اعتماد را به منطق خود، به روش خود، به منش خود داريم - امروز هم پرچم اسلام دست ملت ايران است - درعين حال همه ى برادران دنياى اسلام را از هر مذهبى كه هستند، به اتحاد و برادرى دعوت مي كنيم، نمي خواهيم اختلاف ايجاد شود. اثبات خود را با نفى ديگران نمي خواهيم بكنيم. اين، بسيار نكته ى مهمى است. اين همان انسجام اسلامى است كه ما اول امسال عرض كرديم. درست همان نقطه اى است كه دشمنان مي خواهند از اين نقطه وارد شوند و دنياى اسلام را از آنچه كه هست، باز هم ضعيف تر كنند. سالهاى متمادى اينها از ضعف دنياى اسلام، ضعف حكومتهاى اسلامى استفاده كردند و هر كار دلشان خواست در دنياى اسلام، در منطقه ى اسلامى انجام دادند. حالا كه ملتهاى اسلام بيدار شدند و در بخشى از امت اسلامى يعنى اين بخش ايران اسلامى يك چنين شكوه و عظمتى به وجود آمده است از اقتدار و حضور مردمى، و ملتهاى ديگر هم روزبه روز بيدارتر مي شوند، امروز استكبار - يعنى همان دشمنان هميشگى - باز اين ويروس اختلاف را مي خواهند با كمال خيانت و رذالت در پيكر بخشهاى اسلامى تزريق كنند؛ اختلافات را تشديد كنند. با اين بايد مواجه شد. اين هم درس غدير است، اين هم درس اميرالمؤمنين است.
كسانى در همان وقت آمدند پيش اميرالمؤمنين كه يا على حق با توست؛ ما مى آئيم چنين مي كنيم، چنان مي كنيم، از تو حمايت مي كنيم، زير بار اينها نرو. اميرالمؤمنين ردشان كرد. خود او اگر مي خواست از حق خود دفاع كند و قيام كند، احتياج به كسى نداشت؛ اما ديد جامعه ى اسلامى تاب تحمل اين اختلاف و درگيرى را ندارد؛ لذا كنار كشيد. اين درس است براى ما.
امروز اختلافات را نبايد زنده كرد؛ نبايد برجسته كرد. نبايد فرق اسلامى مقدسات يكديگر را - كه نقطه ى حساسيت زاى هر فرقه اى همان بخش مقدساتش است - مورد اهانت قرار بدهند. روى نقاط حساس يكديگر انگشت گذاشتن و فشار آوردن، معلوم است تحريك كننده است؛ اين به اختلاف دنياى اسلام منتهى مي شود؛ اين اختلاف نبايد باشد. حرف ما اين است.
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار اقشار مختلف مردم در روز عيد سعيد غدير خم 6/10/86